قرار بود به دزفول برویم و 4 الی 5 نفری بودن که می خواستند تلفن بزنند. پیام پوررازقی یک مقدار به من پول داد گفت با این پول یک مقدار جگر برای اسماعیل بخر. گفت خیلی ضعف بدنی دارد و من خبر دارم. گفتم چشم. خیلی روح لطیفی داشت. بهش گفتم این ها را پیام داده و سفارشت را کرده است. گاهی هم بعد از عملیات بچه ها را یک سفر زیارتی می بردند. عطر یا انگشتر می خرید و به بچه ها هدیه می داد. من هم یک عطر یادگاری از ایشان دارم.
اسماعیل ضعف بدنی دارد ...
مهربان مثل شهید پیام پوررازقی
- کد خبر : 2481
قرار بود به دزفول برویم و 4 الی 5 نفری بودن که می خواستند تلفن بزنند. پیام پوررازقی یک مقدار به من پول داد گفت با این پول یک مقدار جگر برای اسماعیل بخر. گفت خیلی ضعف بدنی دارد و من خبر دارم. گفتم چشم. خیلی روح لطیفی داشت. بهش گفتم این ها را پیام […]
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2481
- نویسنده : حاج سید مجید کمالی
- منبع : خالدین