گاهی چهره مبارزاتی بخشی از افراد به یک مقطع تاریخی گره می خورد. در صورتی که آن افراد روزها و ماه ها سالهای قبل و پس از آن مقطع نیز در مبارزه بوده اند. نمونه چنین افرادی آیت الله کاشانی است که نامش با نهضت ملی شدن صنعت نفت گره خورده است، در حالی که او به طور کلی یک مبارز ضد انگلیسی بود و حتی برای مقطعی به نام مجرم عضویت در ستون پنجم آلمان!!! دستگیر و تبعید شد؛ در حالی که او کسی نبود که زیر بلیط یک کشور بیگانه عمل کند. اما چون ضد انگلیسی بود، سعی می کردند به او هر انگی بزنند:
«دولت انگلیس با موافقت دولت اتحاد جماهیر شوروی به سهیلی نخست وزیر وقت و مهره کهنه کار خود دستور بازدداشت بیش از160 نفر را به جرم عضویت در ستون پنجم آلمان صادر کرد که آیت الله کاشانی نیز یکی از آنان بود بدین ترتیب او در 27 خرداد 1323 دستگیر شد. آیت الله کاشانی به مدت یک سال و اندی زندانی متفقین بود و از هر گونه تماس حتی با همبندان خود پرهیز می کرد. روز 15 بهمن سال 1327 پس از تیراندازی به شاه در صحن دانشگاه تهران بلافاصله در تهران حکومت نظامی اعلام شد و حزب توده غیر قانونی اعلام گردید. از آنجا که اتحاد جماهیر شوروی حضور آیت الله کاشانی را در ایران بر خلاف مصالح خود می دید مدتها بود که برای خروج وی از کشور به دولت ایران فشار می آورد. دولت ایران نیز از واقعه تیراندازی به شاه استفاده کرد و به بهانه دخالت ایشان در تیراندازی علیه شاه وی را دستگیر و به خرم آباد تبعید و سپس به بیروت اعزام کرد.»
منبع: انوشیروان خلعت بری، محبوسین متفقین در ایران، با همکاری مصطفی شمیسا، تهران، اهورا، 1384،ص 117 – 118