• امروز : جمعه, ۲۵ مهر , ۱۴۰۴
مسئول تدارکات گردان ، شهید حسین کاشانی

پسته ای که روی زمین افتاده بود

  • کد خبر : 3270
پسته ای که روی زمین افتاده بود

در جریان عملیات خیبر تقریبا دو سه روزی من در گردان مانده بودم و حاج عبدالله از گردان بیرون رفته بود . شهید حسین کاشانی که آن موقع مسئول تدارکات گردان بود ، از من سراغ می گرفت که برادر عبدالله کجاست ؟ حاج عبدالله در آن زمان هنوز مکه نرفته بود و ایشان را […]

در جریان عملیات خیبر تقریبا دو سه روزی من در گردان مانده بودم و حاج عبدالله از گردان بیرون رفته بود . شهید حسین کاشانی که آن موقع مسئول تدارکات گردان بود ، از من سراغ می گرفت که برادر عبدالله کجاست ؟ حاج عبدالله در آن زمان هنوز مکه نرفته بود و ایشان را برادر عبدالله صدا میکردیم .

وقتی حاج عبدالله به گردان برگشت ، من کنجکاو شدم که چرا شهید کاشانی اینقدر سراغش را می گیرد . رفتم سراغش و گفتم : برادر عبدالله آمده و خودم هم همراهش رفتم . شهید کاشانی دست حاج عبدالله را گرفت و نزدیک چادر شد ، یک پسته از جیبش بیرون آورد و گفت : این پسته روی خاک ها افتاده بود . می خواستم خودم بخورم که اجازه نداشتم . می خواستم بندازم قاطی پسته ها که گفتم : نکند به خاطر خاکی که به ان نشسته کسی بخورد و مریض شود . تکلیف من در مورد این پسته چیست ؟

حاج عبدالله صورتش را بوسید و پسته را فوت کرد تا تمیز شود . پوستش را کند و به دهانش گذاشت و گفت : بخور نوش جانت .

همه ی این مراعات ها در اثر برخورد خود حاج عبدالله بود چون خودش مراعات می کرد در زیر دستانش هم تاثیر می گذاشت .

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3270
  • نویسنده : حاج ابراهیم قاسمی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

15شهریور
خاطرات شهید مسعود میسوری از شهید حاج امیر یشلاقی
شجاعت و نبوغ در عملیات‌های دفاع مقدس

خاطرات شهید مسعود میسوری از شهید حاج امیر یشلاقی

24دی
حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد
حاج قاسم احترام پیرمرد را نادیده نگرفت

حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد

21دی
شهید سیامک معمار زاده، شهیدی که دوبار تشییع شد
معماریان دانشجوی انگلستان بود و فردی تحصیل‌کرده و بافضیلت

شهید سیامک معمار زاده، شهیدی که دوبار تشییع شد

ثبت دیدگاه

  1. ان شاء الله ما هم به این شهداء مخصوصا عارف واصل حاج عبدالله نوریان ملحق شویم