ما در تخریب معمولاً یک گروهی داشتیم که به آن “اطلاعات رزمی” میگفتند. این گروه وظایف اطلاعاتی را بر عهده داشت. آنها هم با بچههای اطلاعات تیپ و لشکر همکاری میکردند و هم مینهای جدید را شناسایی کرده و اطلاعات آنها را به ما منتقل میکردند.
در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس، بچهها به یک مین جدید برخورد کرده بودند که اکنون به آن “مین لغزنده” میگویند. هر کاری کردند، نتوانستند از آن سردربیاورند. شب بعدش، خودم بلند شدم و به میدان مین رفتم. مین را پیدا کردم، اما خود من هم نتوانستم کاری انجام دهم. مین مسلح بود. آن را در دست گرفتم و به عقب آوردم. سپس مین را باز کردیم، روی آن کار کردیم و روش خنثیسازیاش را به بچهها آموزش دادیم. شب بعد، بچهها در عملیات شرکت کردند، مین را خنثی کردند و از منطقه عبور کردند.
در عملیات مسلم، برای اولین بار با مین (MK7) برخورد کردیم. این مین بسیار قوی بود و وقتی منفجر میشد، حتی تانک را هم بلند میکرد. این مین متعلق به دوران جنگ جهانی دوم بود. در این عملیات، این مین بهعنوان یک تجهیز جدید پیدا شد.
در طول جنگ، بارها و بارها امکانات عراق بهروزرسانی میشد. آنها دائماً مینها، تجهیزات تخریب و حتی سلاحهای جدید دریافت میکردند. اما با وجود تمام این چالشها، تا جایی که به خاطر دارم، در جریان شناسایی مینهای جدید هیچ شهیدی ندادیم.