• امروز : دوشنبه, ۲۱ مهر , ۱۴۰۴
در حالی که می‌خواست وضو بگیرد و سجده شکر بجا آورد

نحوه شهادت شهید علیرضا خیاط ویس

  • کد خبر : 6579
نحوه شهادت شهید علیرضا خیاط ویس

بین فرمانده لشکر کاشان و آقای خیاط ویس، اختلافی پیش آمد. این اختلاف در رابطه با عقب‌نشینی از فاو بود. در آن زمان، عراق توانسته بود چهار پل را تسخیر کند و منطقه را از دست ما بگیرد. فرمانده لشکر، نامه‌ای به آقای خیاط ویس داد که مضمون آن این بود: «از این تاریخ به […]

بین فرمانده لشکر کاشان و آقای خیاط ویس، اختلافی پیش آمد. این اختلاف در رابطه با عقب‌نشینی از فاو بود. در آن زمان، عراق توانسته بود چهار پل را تسخیر کند و منطقه را از دست ما بگیرد. فرمانده لشکر، نامه‌ای به آقای خیاط ویس داد که مضمون آن این بود:

«از این تاریخ به بعد، هیچ سمت و مقامی ندارید.»

به این ترتیب، گردان ایشان تقریباً «بی‌حساب‌وکتاب» شد. قرار بود آقای خیاط ویس به سمت تیپ امام حسن برود تا این موضوع حل بشود. یعنی بحران قضیه عقب‌نشینی فراموش شود.

اما ایشان همان‌جا، در نزدیکی پل، به‌شهادت رسیدند. زمانی که ایشان را پیدا کردیم یک آستین بالا بود و یکی پایین که مشخص بود برای وضو گرفتن رفته بود. که طبق روایت یکی از خدمه پدافند هوایی که از ارتش بود، دو موتورسوار به آنجا آمدند. آن‌ها از هم جدا شدند و یکی از آن‌ها که همان آقای خیاط ویس بود، در حالی که می‌خواست وضو بگیرد و سجده شکر بجا آورد، گلوله‌ای به سرش خورد و در همان لحظه به‌شهادت رسید.

جنازه ایشان را آن‌ها به عقب بردند. من در آن زمان دنبال وسایلش می‌گشتم تا هویت‌اش را مشخص کنم. وسیله‌نقلیه اش را در دست یکی از نیروهای پدافند دیدم. مجبور شدیم ادعای مالکیت موتور را بکنیم تا بتوانیم آن را پس بگیریم. چرا که موتور متعلق به آقای خیاط ویس بود که ایشان ادعا کردند که ما آن فرد را به عقب برگرداندیم و دیگر اطلاعی نداریم…

جنازه آقای خیاط پس از یک یا دو روز در بیمارستان اهواز پیدا شد و مشخص شد که شهید شده است.

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=6579
  • نویسنده : حاج ذبیح الله ملکی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

13مهر
از خدمت به رزمندگان تا بدرقه زائران کربلا
حکایتی از زندگی شهید حمیدرضا ترابی

از خدمت به رزمندگان تا بدرقه زائران کربلا

12مهر
موسس و فرمانده تخریب در شمال کشور؛ شهید محمد رحیم بردبار

ثبت دیدگاه