13 سال پس از جسارت صدام به بارگاه قدسی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و کشتار بسیاری از شیعیان و سادات و علمای حسینی، حسنی و علوی توسط این جنایتکار و در حالی که شمارش معکوس حمله به حکومتش به ثانیههای پایانی نزدیک میشد موسم عاشورای حسینی در زمستان سال 2003 فرا رسید. صدام که خود را در لبه پرتگاه میدید و حتی برای فرار از حمله اربابانش تعداد فشنگهای تفنگهای ارتش رو به زوالش را نیز به سازمان ملل متحد داده بود دست به دامان امام حسین (ع) شد تا بدینوسیله با بدست آوردن همراهی شیعیان که اکثریت جمعیت عراق را تشکیل میدادند برای حکومت خود سپر و حفاظی ایجاد کند.
در آن روز صدام دستور داد 72 دیگ بزرگ غذا آماده کنند و در خبرها اعلام کنند که صدام حسین برای امام حسین (ع) و به تعداد شهدای کربلا نذری خواهد داد.
صدام شبانه به کنار دیگهای غذا آمد و با بیل مشغول به هم زدن برنج و خورشت قیمه عراقی شد تا نشان دهد از مریدان حضرت سیدالشهدا است. در کنار دیگها و در مقابل تلویزیون بغداد نماز گذارد و از امام حسین (ع) خواست تا او را در جنگ با کفار یزیدی صفت همراهی کند.
برخی روحانیون وابسته نیز که امروز در عراق کارنامهای فضاحتبار دارند در تلویزیون صدام را در سرزمین امام حسین (ع) سرباز و لشگر خدا نامیدند.
«حمود»، منشی صدام بعدها و بعد از گرفتار شدن در چنگال سرنوشت در خصوص این نمایش صدام گفت: ابوعدی (صدام) به او گفت نمایش سختی بوده است مثل اینکه کسی به کمرش زده است. حمود میگوید: صدام گفت مثل آن روز که ایرانیها در جبههها تا سقوط بصره پیش آمدند و مجبور شدیم برای زیارت حضرت علی (ع) به نجف برویم خرد شدم که امیدوارم بر ضد شیعیان تلافی کنم و اما این تبلیغات نتوانست صدام را از تحقق وعده الهی نجات بدهد و صدام در محلی که بسیاری از سادات و علمای حسینی و علوی به مسلخ رفته بودند به دار مجازات رفت.
بوی گند جنازهاش و چهرهای که به خوک و موش شبیه بود حتی اهل عشیره اش را مجبور کرد سریعتر او را دفن کنند تا پرونده جابری از تبار حرامزادگان تاریخ برای همیشه بسته شود و امروز آوای یاحسینی که صدمه زننده بر حسین قصد خاموشی او را داشت پرطنینتر از همیشه، آزادگی و جوانمردی و ندای حق را از حلقوم پیروانش در عراق عرب همهگیر کند.
بر اساس آمار موجود، صدام و دستگاه جهنمی او که ماشین ترور و کشتار بعثیها بود صدها هزار عراقی را از دم تیغ ماشین کشتار جمعی خود گذراند. دست به خون علما و دانشمندان شیعه آلوده کرد، خاندان شریفی همچون حکیم و صدر را آماج کینه توزی خود قرار داد و با پستی تمام سر مبارک همچون آیتالله امام سیدمحمدباقر صدر با مته سوراخ کرد و در لحظه شهادت این مرد خدا و مرید امام خمینی (ره) بر سرش باده مستی کرد.
صفحات ننگین صدام تنها به همین جا ختم نشد و عتبات مقدسه را نیز در انتفاضه شعبانیه به توپ بست و زائران و مجاوران حضرت سیدالشهداء را در کنار ضریح آن حضرت و سایر شهدای کربلا قتل عام کرد.
این کشتارها زیر چشم همپیمانان سلفی صفت و یزیدی کردار عرب منطقه و مدل بیمایه حقوق بشر غربیها رخ داد تا صحنههای دردناک جسارت متوکل عباسی ملعون توسط صدام در کربلای معلی تکرار شود اما وعده الهی همواره در کمین ستمکاران است و عبرتهای خداوند در خصوص صدام نیز یکبار دیگر تحقق پیروزی خون بر شمشیر را به نمایش گذاشت.
در طول تاریخ پرفراز و نشیب عراق عرب و سلطه حاکمان جور بر آن افراد بسیاری بودهاند که بر گرده مردم مسلمان سرزمین بینالنهرین چنبره زده و مسلمانان و به ویژه شیعیان را در 1400 سال به شدت مورد تاخت و تاز قرار دادهاند.
از برجستهترین صدمهزنندگان به شیعیان و اهل بیت (ع) در عراق عرب را میتوان هارونالرشید،متوکل عباسی و امثال حجاج بن یوسف ثقفی نام برد. در تاریخ معاصر نیز یکی از برجستهگان قوم وحشی حاکم بر عراق، صدام بوده است.