• امروز : چهارشنبه, ۲۳ مهر , ۱۴۰۴
باید حسرت آن روزها را بخوریم

حاج عبدالله گفت اگه خواستی خلوت کنی به این اتاق بیا

  • کد خبر : 5126
حاج عبدالله گفت اگه خواستی خلوت کنی به این اتاق بیا

یادم می آید در آن مقطعی که گردان تخریب در منطقه سر پل ذهاب بود ، یک اتاق داشتیم که برای ابوذر بود و اتاق کوچکی هم بود . آنجا مواد پودری و مواد منفجره بود . حاج عبدالله یک کلید هم به من داده بود . اولین باری که به آن اتاق رفتم دیدم […]

یادم می آید در آن مقطعی که گردان تخریب در منطقه سر پل ذهاب بود ، یک اتاق داشتیم که برای ابوذر بود و اتاق کوچکی هم بود . آنجا مواد پودری و مواد منفجره بود . حاج عبدالله یک کلید هم به من داده بود . اولین باری که به آن اتاق رفتم دیدم که آنجا مواد پودری و حساس طبقه بندی شده بود و به همین دلیل حساسیت بالایی داشت . هر کسی بنا نبود به آنجا رجوع کند . حاج عبدالله آن مواقعی که در پادگان بود و وقت داشت ، به ارتفاعات بازی دراز و دم خشکه برای اعتکاف میرفت و در غاری که آنجا بود مث معتکف میشد . اما اگر کار هایش زیاد بود و مجال اعتکاف در غار را نداشت ، در این اتاق می آمد و به معنویات و خلوت هایش میرسید .

حاج عبدالله یکی از کلید های این اتاق را هم به من داده بود و گفت که اگه خواستی خلوت کنی اینجا بیا . البته ما فقط امروز داریم این خاطرات را روایت می کنیم و باید حسرت آن روزها را بخوریم . حسرت آن روزها را که ما با چه آدمی و با چه انسان بزرگواری حشر و نشر داشتیم ولی از آن کمالات و از آن ویژگی های حاج عبدالله آنطور که باید و شاید ، بهره نبردیم .

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=5126
  • نویسنده : حاج حسن نسیمی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

22مهر
نحوه شهادت شهید علیرضا عاصمی
چرا مردم را بترسانیم؟ ما آن بمب ها را خنثی می‌کنیم

نحوه شهادت شهید علیرضا عاصمی

22مهر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج هومان جعفری
اولین اشتباه، آخرین اشتباهت است

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج هومان جعفری

13مهر
از خدمت به رزمندگان تا بدرقه زائران کربلا
حکایتی از زندگی شهید حمیدرضا ترابی

از خدمت به رزمندگان تا بدرقه زائران کربلا

ثبت دیدگاه