شایعه شده بود : علی هاشمی که زبان صدام را خوب میفهمد ، با بعثی ها سازش کرده و تسلیم ارتش بعث عراق شده . اما بعضی فرماندهان میگفتند شاید طرّاح عملیات خیبر و فرمانده قرارگاه نصرت اسیر بعثی ها شده باشد …
تصمیم فرماندهان قاطع بود . برای حفاظت از علی هاشمی نباید هیچ سخنی از او مطرح شود …
از تهمت خیانت به اسلام تا شهادت در راه اسلام ، به هر حال امتحان سختی بود . خصوصا برای خانواده ی سردار علی هاشمی
روز های سخت عملیات خیبر ، تعیین کننده ی آینده ی جنگ بود . شاید هم تعیین کننده ی سرنوشت تقابل جبهه ی اسلام و جبهه ی کفر … . این را از حجم غیر قابل توصیف گلوله های توپ و سلاح های بکارگرفته شده و حتی بزرگترین حمله ی شیمیایی توسط دیکتاتور بعثی میشد فهمید .
ایمان راسخ به وعده های الهی و ابتکار عمل رزمندگان ، مهم ترین مفاهیمی بود که رزمندگان ایران در زمستان سال ۶۲ در پی دستیابی به آن ، عملیاتی به گستردگی خیبر را طراحی و اجرا کنند تا اقدامات اطمینان بخشی که دشمن بعثی پس از عملیات های آزادسازی خرمشهر و دیگر مناطق اشغال شده تدارک دیده بود را نقش برآب کنند.
عملیات خیبر؛ اگرچه با موفقیت صد درصدی رزمنده های ایرانی همراه نبود اما نشان داد که ایران طی جنگ تحمیلی علیرغم تحریم های بسیار در حوزه تسلیحات با ابتکارات و ابداعاتی از جنس پل خیبر و حضور در جبهه جنوب برای تسلط بر دشمن ، میتواند به پیروزی های بی سابقه ای دست یابد .
اما طراح عملیات خیبر ، جوانی تربیت یافته در مکتب امام خمینی بود یعنی برادر پاسدار علی هاشمی . چهار سال بعد از عملیات خیبر ، یعنی در تیرماه سال 1367 حجم آتش ارتش بعث عراق سنگین شد و بعضی قرارگاه ها را وادار به عقب نشینی کرد . اما سردار علی هاشمی ، فرمانده قرارگاه نصرت نمیخواست ضعف نشان بدهد . ایشان معتقد بود این عقب آمدن بر روحیه دیگر یگانها تأثیر خواهد گذاشت و روحیه رزمندگان را تضعیف خواهد کرد . پس از این ماجرا عراقیها هلیبرن کردند و و سرنوشت نامعلومی را برای علی هاشمی و یارانش رقم خورد .
تا زمانی که صدام زنده بود همه فرماندهان اتفاق نظر داشتند که اسمی از علی هاشمی نباشد. چرا که علی هاشمی با توجه به ارزشی که برای صدام داشت در صورت زنده بودن یک برگ برنده برای او به شمار میآمد.
سال ها بعد ، یعنی در نوزدهم اردیبهشت ماه 1367 با تفحص پیکر مطهر سردار شهید علی هاشمی واقعیت بر همگان روشن شد . پیکر این شهید مظلوم نشان داد که او از هر تهمتی مبرّاست … . علی هاشمی اهل اهواز بود ، عرب زبان بود و زبان صدام را هم به خوبی میدانست . شاید همین موضوع باعث شده بود شایعه ی سازش او با دشمن بعثی بر سر زبان ها بی افتد اما او به خوبی دریافته بود که زبان صدّام و صدّامیان ، زبان استکبار است و جز با سیلی های محکم و پی در پی نمیتوان با آنها سخن گفت .
سلام خدا بر شهیدان راه حق . سلام خدا و اولیاء او بر این جانهای تابناک که هم زندگی و هم مرگشان مایهی اعتلای جامعه اسلامی است . آری ، با این ستاره ها میشود راه را پیدا کرد و با اقتدا به ایشان میشود راه را پیمود .