شهید محمد آژند، روضه های شبهای محرم را بسیار زیبا میخواند، بهویژه شب سوم که متعلق به حضرت رقیه (س) است. او بسیار به حضرت رقیه (س) علاقه داشت و شب سوم را بهسبک استاد حاج منصور ارضی میخواند.
در شب عاشورا، وقتی خبر شهادت مصطفی صدرزاده رسید، همه ما شوکه شدیم. همه میدانستند اما هیچکس جرئت نمیکرد این خبر را به دیگران بگوید. در آن شب، هیئت ما چند بار تمام شد و مجدد بچه ها شروع کردند. هیچکس از هیئت خارج نمیشد. بچهها دوباره شروع به سینهزنی کردند و محمد میکروفون را برداشت و مداحی کرد. حتی یکبار آمد و در وسط هیئت نشست و خودش هم سینه زد.
روز عاشورا، ما دسته عزاداری را از مسجد امیرالمومنین آغاز کردیم و به بهشت رضوان رفتیم. یعنی همان جایی که شهدا دفن شدهاند. قبل از آن، سه شهید دیگر را از دست داده بودیم. شهید مصطفی صدرزاده همیشه به سراغ آن سه شهید میرفت و زیارت میکرد. در آن روز، خبر شهادت مصطفی و روز عاشورا همزمان شد و بار معنوی بسیار سنگینی بر دوش همه ما بود.
پیکر مصطفی چند روز بعد بازگشت و تشییع باشکوهی برای او برگزار شد. مصطفی اولین شهیدی بود که در آن دوران از جمع ما جدا شد.