چهل سال درد از شکنجه های اسارت
شهید حاج عبدالله نوریان به روایت حاج حسین احمدی
از همون لحظه ی اول توی دل همه نفوذ کرده بود
روزی که به خانه ی شهید سیامک معمارزاده رفتیم
دادگاه صحرایی و موشی که به بیت المال دست درازی کرده بود
آخرین رزمنده ای که بر سر سفره ی غذا حاضر شد
عملیات والفجر یک به روایت حاج مهدی قدیمی
کم کم متوجه شخصیت متفاوت شهید بادپا و اتفاق های معجزه آسایی که برایش می افتاد شدم
شهید اسماعیلزاده از فرماندهان شوخطبع بود. در میان اضطراب عملیاتها، با شوخیهایش روحیه بچهها را بالا میبرد. هرجا شهید اسماعیلزاده میآمد، نه فقط بچههای تخریب، همه روحیه میگرفتند.
بسماللهالرحمنالرحيم ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيلالله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون به نام خداوندي كه زندگيم از اوست و به نام پروردگاري كه مرا لطف فراوان بخشيد و فرصتي داد تا در امتحان شركت كنم و در ميدان جنگ باز هم عليه باطل بشتابم و به نداي «هل من ناصر ينصرني» امام حسين(ع) […]