آن کسى که مرا آورده خودش هم مرا به عملیات مى برد
از برکت قدم مبارک شهید محمود کاوه ، زمینگیرها سینه از خاک کندند
شما بگوئید بروند بجنگند ، تجهیزات را خدا میرساند
میگفت تو که طاقت آتش دنیا را نداری آتش جهنم را چکار میکنی ؟
وقتی دلم تاب نیاورد و به دنبال قاسم رفتم
برادر داوود ! یک یا حسین دیگه بگی رسیدیم
آیتالله سید محمدرضا سعیدی
همین کارت باعث میشه شهادتت عقب بیوفته….
بعد از عملیات فکه قرار شد برای مین گذاری یگ گروه به فاو برود. حدود 20 نفر بودیم که هفت تن آل صفا آن جا شهید شدند. آن زمان حاج عبدالله تازه شهید شده بود و سید محمد زینال حسینی فرمانده بود . شهید سید محمد به من گفت شما هم با بچه ها برو.. […]
در گردان تخریب ، سیگار کشیدن ممنوع بود و سیگاری ها رو جذب نمیکردن . شهید مجید رضایی ، تنها کسی بود که آزاد بود در گردان سیگار بکشد . البته نه جلوی جمع ، بلکه می رفت بیابان ، سیگارش را می کشید و بعد می آمد . شهید حاج عبدالله نوریان هم مجید […]
در فاو سمت دریاچه نمک یک پدافند داشتیم و یکی از گردان های رزمی آن جا بود . دوستان برای مین گذاری ، جلوی گردان رفتند که عراق از آن جا حرکت می کرد . محوری بود در فاو سمت دریاچه نمک که لشکر آن جا گردان پدافندی داشت . بچه های تخریب هم جهت […]