دوستانش گفتند که رسول دوست داشت همین جا دفن بشه
رئیس علی دلواری بوشهر را از استبداد آزاد کرد
فرمانده گمنام و بی نشان ، موسس تشکیل حزب الله لبنان
تلنگری که برای همه ما از آب گوارا، حیاتی تره
خون شهدا نمیگذاشت شهید سید محمد به مرخصی برود
حاج عبدالله اینگونه رزمنده ها را در گردان زمین گیر کرده بود
کم کم متوجه شخصیت متفاوت شهید بادپا و اتفاق های معجزه آسایی که برایش می افتاد شدم
شهید تابش یا علی گفت و هشت پر ها را از جا درآورد
من منوچهر قائد امینی هستم، و آشنایی من با گردان به این صورت بود که من با آقا رضا راجعی رفیق بودم و ایشان از گردان تخریب خیلی تعریف می کردند . به همین خاطر من هم شیفته ی اخلاقیات بچه هایی که می گفت شدم و به گردان تخریب آمدم. من در منطقه قلاجه […]
شهید حسن پردازی مقدم یه مدت گردان تخریب نبود . من زمانی که اومدم ایشون نمیدونم به چه دلیلی توی گردان نبود . البته قبل از من توی گردان بود . ولی من که بیست و سوم تیرماه 1364وارد گردان تخریب شدم ، ایشون توی گردان نبود . بعد از عملیات عاشورای سه دوباره اقای […]
من به دلیل اینکه یک سمت صورتم آسیب دیده بود ریش نمی گذاشتم ، سبیل می گذاشتم. و یک موتور قدیمی داشتم و با آن به واحد مهندسی می آمدم. یک بار ، شهید حسن پردازی مقدم به من گفت : ما فکر می کردیم که تو از بچه های منافق هستی ! چون سبیل […]