من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت ششم) ماجرای خرید دوربین عکاسی برای گردان تخریب ای که گفتی درد دردمندان مداوا می کنی روزی که پاسدار وظیفه شهید حاج قاسم اصغری به گردان تخریب آمد شما کجا و اینجا کجا ؟ یه فرشته در قالب یک مرد علامه امینی حکومت را از آن ولی فقیه میدانست وقتی حاج عبدالله نوریان پایش را در گردان مهندسی گذاشت
اول خودش آمد و گفت: حسین خیلی دلم گرفته می خوام برام روضه بخونی. شاید دیگه فرصت روضه گوش کردن نداشته باشم. گفتم: تقی برو شب عملیات خیلی کار دارم. رفت و باز برگشت. این بار شهید یعقوبی رو آورده بود واسطه. اصرار که فقط چند دقیقه. سه تایی رفتیم نشستیم پشت سنگر؛گفتم: چه روضه […]