من نمیدانستم نام قرارگاه ، نوح نبی است
سرنوشت مردی که یقه ی پیراهن بسیجی اش را برش زده بود
با خوردن غذای آلوده شیمیایی شدیم
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج محمد زارعکار
نمی گذاشت ناتوانی جسمی اش او را عقب بیاندازد
دسته گلی که شهید رحمان میرزازاده به آب داد
وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند
شهید حاج قاسم اصغری اینگونه خاطره تعریف میکرد
عملیات کربلای یک در منطقه مهران انجام شد و لشکر سیدالشهدا رفت در منطقه ی مهران مستقر شد . بعد از ایلام یک درّه ی شیار مانندی بود که درآن شیار ، گردان تخریب سه چهار تا چادر زده بود . حدود سی چهل متر جلوتر هم رودخانه ای بود و ما می رفتیم و […]
بعد از اینکه اعزام اولم به کردستان طی مدت سه ماه تموم شد ، اومدم تهران . مدت زیادی نگذشت که اومدم برای اعزام مجدد و به جنوب اعزام شدم و رفتم توپخونه ۶۰ خاتم انبیا . خدا رحمت کنه شهید حاج حسن طهرانی مقدم ، فرمانده تیپ توپ خونه ی ۶۰ خاتم بود. اعزامم از […]
در فاو سمت دریاچه نمک یک پدافند داشتیم و یکی از گردان های رزمی آن جا بود . دوستان برای مین گذاری ، جلوی گردان رفتند که عراق از آن جا حرکت می کرد . محوری بود در فاو سمت دریاچه نمک که لشکر آن جا گردان پدافندی داشت . بچه های تخریب هم جهت […]
ما قبل از اینکه به تخریب سید الشهدا بیاییم در تخریب لشکر 27 بودیم. دو نوبت بودیم یکی در سال 1361 کوتاه مدت بود. یک ضد هوایی داشتیم که بالا سر تخریب بود . به خاطر اینکه دوستان ما بچه های دولت آباد بودند، آقای کاشانی ، حسین جعفری، حسین نریمان و عالیان و سلیمانی […]