• امروز : پنجشنبه, ۱۷ مهر , ۱۴۰۴

حاج ذبیح الله ملکی

از خدمت به رزمندگان تا بدرقه زائران کربلا
حکایتی از زندگی شهید حمیدرضا ترابی

از خدمت به رزمندگان تا بدرقه زائران کربلا

از دیگر شهدا، حمیدرضا ترابی را داریم. ایشان بچه تهران بودند و با چند نفر از بسیجی‌هایی که برای بازدید به منطقه آمده بودند، با گردان تخریب آشنا شدند. آن‌ها آن‌قدر شیفته گردان شدند که ماندگار شدند. در عملیات والفجر مقدماتی، اکثر بچه های ما مجروح شدند، اما دوباره برگشتند و در عملیات والفجر ۸ […]

غسل شهادت شهید مالک خسّافی
حالا چه وقتی برای این کاره؟

غسل شهادت شهید مالک خسّافی

از دیگر شهدا و چهره‌های شاخص گردان ما، مالک خسّافی را باید نام برد. ایشان سرباز بودند و در عملیات بدر شرکت داشتند. در جریان عقب‌نشینی، ما چند نفر را فرستادیم تا دکل‌ها و مقر ها را تخریب کنند. هدف این بودکه عراق نتواند آن‌ها را تسخیر کند و پل‌های ما را منهدم نماید تا […]

آخرین وداع شهید خیاط ویس با خانواده
خاطره ای از شهید علیرضا خیاط فیض دارم

آخرین وداع شهید خیاط ویس با خانواده

خاطره ای از شهید علیرضا خیاط فیض دارم که مربوط به یک یا دو روز قبل از شهادتش است. ایشان خطاب به من گفت: «ذبیح! یه کاری بکن. نمی‌خوای بری اهواز؟ چیزی کم نیست؟» گفتم: «بله، من اتفاقاً مشکل چاشنی دارم؛ چاشنی‌ها رطوبت زده‌اند و باید برم اهواز.» پیشنهاد داد: «بیا با هم بریم. من […]

من چگونه بخوابم وقتی شما برای جنگ آمده اید اینجا؟!
یکی از خاطرات تأثیرگذار من

من چگونه بخوابم وقتی شما برای جنگ آمده اید اینجا؟!

یکی از خاطرات برجسته من، همکاری با همرزمانی مانند شهید علیرضا خیاط ویس است. ما بچه های گردان تخریب، بیشتر در نساجی مستقر بودیم. شب‌ها، اگر در منطقه مأموریتی نداشتیم، به نساجی برمی‌گشتیم و چند نفری در یک اتاق می‌خوابیدیم. یکی از خاطرات تأثیرگذار من از شهید علیرضا خیاط ویس، مربوط به همین آقای خیاط […]

نحوه شهادت شهید علیرضا خیاط ویس
در حالی که می‌خواست وضو بگیرد و سجده شکر بجا آورد

نحوه شهادت شهید علیرضا خیاط ویس

بین فرمانده لشکر کاشان و آقای خیاط ویس، اختلافی پیش آمد. این اختلاف در رابطه با عقب‌نشینی از فاو بود. در آن زمان، عراق توانسته بود چهار پل را تسخیر کند و منطقه را از دست ما بگیرد. فرمانده لشکر، نامه‌ای به آقای خیاط ویس داد که مضمون آن این بود: «از این تاریخ به […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج ذبیح الله ملکی
گردان تخریب ما

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج ذبیح الله ملکی

اینجانب ذبیح‌الله ملکی هستم. ورود ما به جبهه، پیش از آغاز جنگ ایران و عراق بود. در آن زمان، درگیری‌های کردستان به وجود آمده بود. ما از بروجرد اعزام شدیم و به کردستان رفتیم. ابتدا در پاوه مستقر شدیم، سپس از پاوه به سمت نوسود حرکت کردیم و در مناطق مختلفی فعالیت داشتیم. ماموریت اصلی […]