گفت می خواهم دوره ی آموزشی ببینم و به جبهه بروم
عملیات والفجر یک به روایت حاج داوود پاداشی
روزی که پاسدار وظیفه شدم و به گردان تخریب برگشتم
مهدی خواب دیده بود که راه هفتاد ساله را یک شبه طی کرده است
آنها کودتاچی و قلدرهایی بودند که تصادفاً شیعه بودند
من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت دهم)
ماجرای یک عکس
صیغه عهد اخوت با شهید حاج عبدالله نوریان
لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام در منطقه ی سردشت یک خط پدافندی داشت که قبلا خط عراقی ها بود و ظاهرا به تازگی تصرف شده بود . یکی دو تا از گردان های لشگر آن جا مستقر بودند . عراقی ها آن جا یک سری میدان مین داشتند که قبل از شکستن خط شان کاشته […]