توی راه شناسایی ماشینمون خراب شد
یک دفعه داد میزدم مهین مهیــــــن
حسین جان ! پسرم ، عزیزم ، برادرم ، پاره ی وجودم ! تو میدانی ترس من از چگونه رفتن است
مسئول چایی ، شهید اصغر رحیمی
سرنوشتی که نواب برای سوزاننده قرآن رقم زد
مصلحت سنجی در تاریخ نگاری با تحریف تاریخ تفاوتی نداره
من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت چهارم)
امروز جبههها بیش از هر چیز به ما نیاز دارد …
على بن ابراهيم گفت : اسعد بن زراره و ذكوان بن عبد قيس كه از قبيلۀ خزرج بودند، در يكى از مراسم ها به مكه آمده بودند . علت مسافرت شان اين بود كه بين اوس و خزرج مدت زيادى جنگ و خونريزى ادامه داشت و آنان شب و روز اسلحه را زمين نميگذاشتند و […]