حاج حسین بادپا غرق در (افوض امری الی الله ) شده بود
شبی که آقا سید محمد متوجه شد پیکر برادرش جامانده
ناگهان مصطفی یاغی شد و گفت من باید جلو بروم
خداوند خریدار جانها و تلاشها و مجاهدت هاست
اگر میخواهید به جهنم بروید من میخوانم
روحیه ی شهید صبرعلی کلانتر به روایت حاج مسعود میسوری
هزار ضربه شمشیر بهتر از مرگ در بستر
امروز يك شليك تأثير گذار است ، هر روزي هم كه شروع كنيد دير نيست
عملیات کربلای یک در منطقه مهران انجام شد و لشکر سیدالشهدا رفت در منطقه ی مهران مستقر شد . بعد از ایلام یک درّه ی شیار مانندی بود که درآن شیار ، گردان تخریب سه چهار تا چادر زده بود . حدود سی چهل متر جلوتر هم رودخانه ای بود و ما می رفتیم و […]
بعد از اینکه اعزام اولم به کردستان طی مدت سه ماه تموم شد ، اومدم تهران . مدت زیادی نگذشت که اومدم برای اعزام مجدد و به جنوب اعزام شدم و رفتم توپخونه ۶۰ خاتم انبیا . خدا رحمت کنه شهید حاج حسن طهرانی مقدم ، فرمانده تیپ توپ خونه ی ۶۰ خاتم بود. اعزامم از […]
در فاو سمت دریاچه نمک یک پدافند داشتیم و یکی از گردان های رزمی آن جا بود . دوستان برای مین گذاری ، جلوی گردان رفتند که عراق از آن جا حرکت می کرد . محوری بود در فاو سمت دریاچه نمک که لشکر آن جا گردان پدافندی داشت . بچه های تخریب هم جهت […]
پیش از آنکه به گردان تخریب لشگر سیدالشهدا علیه السلام بپیوندیم ،در دو مقطع به گردان تخریب لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) منتقل شده بودیم. نخستین دوره ای که اعزام شدیم در سال ۱۳۶۱ بودکه البته مدت کوتاهی بود .در آن برهه، یک واحد ضدهوایی در اختیار داشتیم که در بالای سنگر گردان تخریب بود. از […]