اول مطمئن میشد که نیروهایش غذا دارند ، بعد غذا میخورد
فرمانده ای که از فرماندهی فراری بود
حیف است چنین روحانی با اخلاصی را از دست بدهیم
نحوه شهادت شهید کلهر و شهید مهدی ضیائی
روزی که شهید نوریان و حاج حسین کربلایی خندیدند
دوره آموزشی گردان تخریب به روایت حاج حبیب فرخی
طوری که انگار یک شهید را می خواهد تشییع کند
حاج ناصر اسماعیل یزدی
به نام خدا قبل از خاطرات مربوط به اردوگاه موصل ابتدا دو خاطره برای شما می گویم در منطقه که ما بودیم هشت سنگر در عقب وجود داشت و دو سنگر به فاصله 200 متر جلوتر که سنگر ی که ما در آن مستقر بودیم جلو زیر دیدگاه عراقی ها بود و سنگر از همه […]