اگر کسی بدون اجازه ما ، وارد ایران شود او را با تیر میزنیم
آن روز فهمیدیم که خاک هم پذیرای جنازه افسر بعثی نیست
روز های بعد از عملیات والفجر هشت در فاو به روایت حاج حسن نسیمی
ماجرای معرفی شهید حاج عبدلله نوریان به عنوان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء
ای فرزند آدم آیا کسی جز من توانائی اینکار را دارد
عملیات بیت المقدس ، ازادسازی خرمشهر
شوخ طبعی و جدّیت شهید مجید رضایی
یک نامه آمد خانه ما که بیایید ملاقات شیخ نصرت
سال 58 بود وقتی وارد سنندج شدیم ، درگیری اوج پیدا کرده بود . یه تپه ای بود که بهش میگفتن باشگاه افسران ،تقریبا خوابگاه مانند بود ،که ما اونجا مستقر شده بودیم بالای تپه طوری بود که به همه جا تمرکز داشتیم . بهار 58 تازه انقلاب پیروز شده بود.عکسشم هست اتفاقا موهامم خیلی […]