زخم زبان های مردم و اقوام را چه طور تحمل کنم؟
مهربان مثل شهید پیام پوررازقی
مسئول چایی ، شهید اصغر رحیمی
نحوه ی خواندن کتاب جامع المقدمات به روایت شهید حسین مسیبی
دسته گلی که شهید رحمان میرزازاده به آب داد
حاج موسی طیبی
عملیات بیت المقدس ، ازادسازی خرمشهر
جنازه افسر بعثی عراقی که خاک هم قبولش نمیکرد
سال هزار و سیصد و شصت و هفت ، درست در شب شهادت امام هادی علیه السلام پسربچه ای به دنیا آمد که نامش را هادی گذاشتند . محمد هادی ذوالفقاری دلسپرده ی امام هادی علیه السلام بود و تحت الطاف الهی به جایی رسید که سالها بعد در دفاع از حریم امام هادی علیه […]
ایام فتنه بود و هر روز اتفاقات عجیبی در این کشور رخ می داد. دستور رسیده بود که بسیجی ها برنامه ایست و بازرسی را فعال کنند. بچه های بسیج مسجد، در حوالی میدان شهید محلاتی برنامه ایست و بازرسی را آغاز کردند. هادی با یکی دیگر از بسیجی ها که مسلح بود با یک […]
دوستی من با هادی ادامه داشت زمانی که هادی در منزل ما کار می کرد او را بهتر شناختم بسیار فعال و با ایمان بود حتی یکبار هم ندیدم که در منزل ما سرش را بالا بیاورد . چندبار خانم من که جای مادر هادی بود برایش آب آورد . هادی فقط زمین را نگاه […]