توی راه شناسایی ماشینمون خراب شد
هفت تن آل صفا به روایت حاج ذبیح الله کریمی
اختلافات نواب ، کاشانی و مصدق
صحنههاي تكان دهنده بمباران اوج وقاحت دشمن را به تصوير ميكشد
به معلممان متلک میگویند و من وجدانم قبول نمیکند
پارچه حریری که امام موسی بن جعفر ع برای علی بن یقطین پس فرستاد
من خیلی کم توفیق پیدا میکردم واسهی نماز شب امّا …
شنیدم مسجدی هست که در آنجا برای اعزام به سوریه ثبت نام میکنند
قبل از شروع عملیات والفجر 4 عازم منطقه شدیم و به تجربه در خاك زیستن، چادرها را سر پا كردیم. شبی برادر زین الدین با یكی دوتای دیگر برای شناسایی منطقه آمده بودند توی چادر ما استراحت میكردند. من خواب بودم كه رسیدند. خبری از آمدنشان نداشتیم. داخل چادر هم خیلی تاریك بود. چهرهها به […]