هر چى میخواهى بگى بگو، ولى به من بى معرفت نگو
یه تعداد افراد بودیم که بهمون میگفتن : حمّله و قطّره
عملیات والفجر هشت به روایت حاج مسعود میسوری (قسمت اول)
بشتابید که وقت جبران زیان ها هم نیست
شهید علیرضا عباسیان خیلی با غیرت بود
آیا میشود آدمیزاد از شرّ خودبینی و هوای نفس آزاد شود؟
داداش حسین مرد خدا بود…
بچه های شر و شیطون گردان به روایت حاج علی اکبر جعفری
همسر شهید مدافع حرم ، علی زاده اکبر روایت میکند : من و علی قبل از ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم شهدا شدند. همسرم قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد شهید همکاری میکرد و از طریق کارمند بنیاد به خانواده ما معرفی شد. […]
خاطره یک سرباز … تابستون بود و من سرباز بودم. تو تیپ ۲۱ امام رضا (ع). جلوی اکثر گردانها تو تیپ یه باغچه هست که معمولا سبزی توش میکارن. سبزی های جلوی گردان تخریب خیلی تازه و خوب بود. قبل نهار رفتم که یه پاتکی بزنم! مشغول جمع کردن سبزی بودم که یه دفه یکی […]