قرار شد تا زمانی که صدام زنده است حرفی از علی هاشمی نزنیم
به شهید اکبر عزیززاده میگفتند اوس اکبر
دوستانم به شوخی و محبت، مرا مرشد نامیدند
سرنوشتی که نواب برای سوزاننده قرآن رقم زد
فرماندهی به سبک شهید حاج عبدالله نوریان
دست و پایش را گرفتیم و در آب انداختیمش
شاهرخِ کوکاکولا چطور حر انقلاب شد؟
ناگهان مصطفی یاغی شد و گفت من باید جلو بروم
على بن يقطين گفت: من نزد هارون الرشيد بودم كه پيشكشهائى از طرف پادشاه روم آوردند از آن جمله جبهى ديباى سياهى طلابافت بود كه نظير آن را نديده بودم،ديد من چشم بآن جبه دوختهام بمن بخشيد من همان جبه را براى موسى بن جعفر عليه السّلام فرستادم قريب نه ماه از اين جريان گذشت. […]