شوخی شوخی با فرمانده گردان هم شوخی !
مردم به امید تو هستند و تو داری چرت میزنی؟
راوی و رزمنده دفاع مقدس، حاج محمد صلاحی کجور
فقط میگفت: اسماعلیم … مادر…
آخرین باری که به مرخصی آمدم
پدر تخریب ایران، شهید علیرضا عاصمی
انتحاری داعشی ، قصد ورود به حرم امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السلام را داشت
زحمتی که شهید محمدهادی ذوالفقاری برای کوچه های شهر کشید
على بن ابراهيم گفت : اسعد بن زراره و ذكوان بن عبد قيس كه از قبيلۀ خزرج بودند، در يكى از مراسم ها به مكه آمده بودند . علت مسافرت شان اين بود كه بين اوس و خزرج مدت زيادى جنگ و خونريزى ادامه داشت و آنان شب و روز اسلحه را زمين نميگذاشتند و […]
ابرهه، پس از چندى كه در يمن فرمانروائى كرد و قدرتى بهم زد، قليس را در شهر صنعاء ساخت. قليس كليسائى بود كه در آن روزگار در سراسر روى زمين همانندش ديده نشده بود. پس از آن كه ساختمان اين كليسا به پايان رسيد، ابرهه به نجاشى، پادشاه حبشه، نوشت: «من كليسائى ساختهام كه مثل […]
هر ساله عده ای از طایفه قریش براى تجارت به شام مي رفتند . شهر بصرى در آن زمان يكى از شهرهاى بزرگ شام و از مهم ترين مراكز تجارتى آن عصر بشمار ميرفت . در نزديكى اين شهر ، صومعه و كليسائى وجود داشت و مردى ديرنشين و ترسائى که گوشه گير بود به […]