شهیدی که از ترس آلوده شدن به گناه به مرخصی نمیرفت یکی از خاطراتی که رهبر معظم انقلاب برایم تعریف کردند، این بود شهدایی که در کردستان شهید میشوند ، بچه های مظلومی اند مسئول چای گردان تخریب ، شهید اصغر رحیمی نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته اجازه ی جهاد برای دفاع نهی از منکر به شیوه ی شهید مصطفی صدرزاده علامه امینی حکومت را از آن ولی فقیه میدانست
غلامحسین رضایی، یکی از شهدای گردان تخریب، شخصیتی برجسته و پرانرژی بود. او یک برادر دیگر نیز داشت؛ یکی از برادران در واحد اطلاعات خدمت میکرد و دیگری، یعنی خود غلامحسین، در واحد تخریب فعالیت داشت. غلامحسین، همانطور که گفته شد، از افرادی بود که بسیار پرجنبوجوش و بانشاط بود. او نهتنها خود روحیهای قوی […]
تاریخ مسلمان ها، در دوره های مختلف، شاهد و روایتگر افرادی بوده که مظهر انسان تربیت یافته در مکتب اهل بیت علیهم السلام بودن. این انسان ها همیشه حجتی بودن برای دیگران تا کسی در حقانیت و بی همتا بودنِ مکتبِ انسان سازِ اسلام تردیدی به خودش راه نده. انسان های صاحب نفسی که به […]
اوایل امسال با تعدادی از رفقا من جمله شهید سیدابراهیم (مصطفی صدرزاده) رفته بودیم برا شناسایی قبل از عملیات (تو منطقه ی درعا) حین برگشت، با توجه به فصل بهار و کشتزارهای گسترده ی تو منطقه، حاشیه ی راه بوته های بلندی که انتهای ساقه هاشون، خارهای توپی شکل (اندازه ی یه گردوی بزرگ) رشد […]
سردار بزرگ اسلام شهید صدرزاده با اسم جهادی «سیدابراهیم» نزدیک به سه سال از عمر خود را زمانی که میتوانست کنار همسر و دختر و پسرش باشد؛ در راه اسلام به خاطر امنیت ما و جامعه اسلامی کنار گذاشت. از زندگی خود و زمانهایی که میتوانست در راحتی و آرامش باشد گذشت. در سختترین شرایط […]
پارسال تو عملیات تل قرین که حدود بیست کیلومتری مرز اسراییل انجام شد فرمانده و جانشین فاطمیون (سردارشهید ابوحامد فرمانده ی تیپ و سردار شهید فاتح جانشین تیپ) و شهید مهدی صابری فرمانده گروهان و شهید نجفی و…شهید شدند… سید، (شهید مصطفی صدرزاده) چون علاقه ی خاصی به شهید صابری داشت مرخصی گرفت و رفت […]
امروز تو زینبیه همش خاطراتی که با سید ابراهیم بودم جلو چشمم زنده شد… کبابی که آخرین بار خوردیم و گفت: یادش بخیر با سردار شهید حاج حسین بادپا اومدیم اینجا و بهش گفتم حاجی نمی خوای سور شهادتت رو بدی؟ باهم کباب گوشت شتر خوردیم…و منم برد داخل کبابی و یه نهار به یاد […]
تلنگری که برای همه ما از آب گوارا، حیاتی تره انشاءالله شنیدن خبر سلامتی سیدحسن نصر الله، آرامش خاطر رو به خاطر همه مومنین بر می گردونه . اما تلنگری که به همه ی ما خورد، از آب گوارا، حیات بخش تره. همه ی ما حدیث شریفی امیرالمومنین علیه السلام رو شنیدیم که فرمود : […]
بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام، امّت اسلامی که گویا ولایت الله بر خود را تمام شده میپنداشتند و بدنبال تبدیل حکومت الهی رسول الله به یک حکومت عادی مثل همه ی حکومت های طاغوتی جهان بودند، راه را برای نفوذ دشمنان اسلام به جریان حاکمیت هموار کردند . همین هموار شدن راه نفوذ باعث […]
در روزهای پیش از بمباران اتمی هیروشیما، نیروی هوایی ایالات متحده بیش از ۵ میلیون اعلامیه کاغذی حاوی هشدارهایی در مورد بمباران بر فراز شهرهای ژاپن رها کرد. این پیام هر ۱۵ دقیقه یکبار نیز از طریق رادیو توسط یک ایستگاه رادیویی آمریکایی پخش میشد. در این پیام چنین آمده بود: این شهرها حاوی تاسیسات […]
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ملت عزیز ایران! رهبر شجاع و مجاهد برجستهی فلسطینی جناب آقای اسماعیل هنیه در سحرگاه دیشب به لقاءالله پیوست و جبههی عظیم مقاومت عزادار شد. رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست، میهمان عزیز ما را در خانهی ما به شهادت رسانید و ما را داغدار کرد، […]
شروع مقابله ی ایران و استکبار جهانی را شاید باید در دوران معاصر جست و جو کرد. برای این مقصود ابتدا به سراغ شناخت پرچم دار اسلام و مرجع برجسته عالم اسلام میرویم . یعنی آیت الله میرزای شیرازی : آیت الله سید محمدحسن حسینی شیرازی مشهور به میرزای شیرازی ، متولد ۱۱۹۴ و درگذشته […]
گریهاش بند نمیآمد. فقط یه جمله گفته بودم، حالا که منطقه آرومه، بیا بریم که به درسمون هم برسیم. دم غروب توی بیابان میدوید. گریه میکرد و میگفت «بروم حوزه که چی؟ همه چی اینجاست. خدا اینجاست، امام حسین (ع) اینجاست.» نگاهش میکردم، نمیدانستم چه بگویم. دستش را از توی دستم کشید. شروع کرد به […]
من یادم هست در یکی از روستاهای کرمان به نام خانوک، یک مادری بود که این مادر، سه پسرش به نام زادخوش به طور همزمان در جنگ بودند(1). یکی از پسرانش شهید شد . این مادر خودش آمد و قبر را حفر کرد. به کسی دیگر اجازه حفر نداد. وقتی خسته شد، دخترش را صدا […]
من درس طلبگی می خواندم و حوزه های عملیه هم در تابستان مثل دانشگاه ها تعطیل است. حاج عبدالله نوریان از وضعیت تحصیل من در حوزه اطلاع داشت چون من و حاج عبدالله با مرحوم استاد حق شناس یک ارتباطی داشتیم. حاج عبدالله هم گاهی برای شرکت در درس های اخلاق می آمدند به حوزه […]
زمانی که ما وارد گردان تخریب شدیم ، براساس شنیده ها تصور میکردیم وارد یک فضای معنوی میشویم . واقعا هم یک معنویت خاصی داشت. خدارحمت کند شهید حاج عبدالله نوریان، یک علاقه ی خاصی به طلبه ها داشت. من زمان ورود به گردان تخریب ملبس نبودم، طلبه بودم ولی با لباس نبودم. من در […]
به گزارش خالدین، حجه الاسلام و المسلمین حاج مجید بختیاری از رزمندگان گردان تخریب لشگر ده سیدالشهدا علیهالسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس بودند و امروز پس از گذشت بیش از سی سال از پذیرش قطعنامه، دعوت پژوهشگران گروه خالدین را پذیرفته و در مقابل دوربین، برای بیان بخشی از خاطرات خود حاضرشدهاند. آنچه […]
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه. مدیر نظام می گوید، مقابل در حیاط روی یک نیمکت بی پشتی گذاشتند اما مگرول کردند؟! جماعت کثیری مجاهد و غیر مجاهد از بیرون فشار آوردند و ریختند توی حیاط محشری بر پاسد مثل مور وملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه میخواستند خود را به […]
آقا را بردیم توی نظمیه، مدیر نظام می گوید، کنار دیوار شمالی دالان ورودی نیمکتی بود، آقا را روی آن نیمکت نشاندیم باز هم یادآور می شوم که آقا علاوه بر درد پایی که از موقع تیر خوردن داشت مدتی هم بود که مریض بود، روی نیمکت نشست وسط تابستان بود عرق کرده بود، عرق […]
این بود گزارش محاکمه حاج شیخ فضل الله نوری چنان که صاحب منصب کشیکی آن روز نظمیه که خود در جلسه حاضر و ناظر بوده نقل می نماید از قرائن بتوان حدس زد که تمام جلسة محاکمه بیش از یک ساعت الی یک ساعت و نیم طول نکشیده، باید در نظر داشت همان وقتی که […]
خیلی دوست داشتیم حاج قاسم را ببینیم. تا اینکه خبر دادند قرار است حاجی به مصلای بابل بیاید و از ما دعوت کردند به دیدارش برویم. با پدر و مادر شوهرم و بچه ها رفتیم. وقتی نماز را خوانیدم سر میزهایی که گذاشته بودند نشستیم. همه خانواده شهدای مدافع حرم بودند. سردار سلیمانی سر هر […]
محاسن سپیدکردهها که از نسل مجاهدان و در عطش دوستان شهید و در خوف پایان زندگی به سر میبرند، امیدواریم خداوند بر این خوف بیفزاید، زیرا اگر خائف از عمرمان شویم، همه چیز درست میشود. مشکل جایی است که غافل از عمر میشویم، اگر خائف شدیم، غافل نمیشویم. حسین بادپا که با اصرار خودش را […]
شب اول ماه رجب بود، قرار بود در عملیات به دشمن از چند طرف یورش ببریم، نیمه های شب به قصد رسیدن به مکان انجام عملیات راه افتادیم. حاج حسین در حالی که پشت فرمان خودرو نشسته بود رو به من گفت نمی دونم چرا احساسم برای این عملیات با بقیه عملیات ها فرق می […]
عید نوروز با حاج حسین رفتیم خدمت سردار حاج قاسم سلیمانی. حاج قاسم رو به من و حاج حسین گفت من نگران شما هستم که شهید بشوید. یکی از رزمندگان لشکر 41 ثارالله که نمی شناختمش با خنده رو به من گفت این بنده خدا را نمی شناسم ولی حسین شهید نمیشه، این رو شهید […]
حاجی همیشه تاکید داشت تا می توانید الله اکبر و لا الله الا الله بگویید حتی تمام پرچم هایی نیز که با دستور حاج حسین خریده بودیم به همین اذکار مزین بود. تل قرین هم با درایت، مقاومت و روحیه دادن حاج حسین حفظ شد و هنوز هم این تل به پرچم لا الله الا […]
قبل از این که وارد جنگ و مناطق جنگی شوم از جنگ به اندازه کتاب هایی که خوانده بودم، می دانستم. آن زمان که جنگ تحمیلی علیه ایران به پایان رسید، سه یا چهار سال داشتم و آن طور که باید جنگ را درک نکرده بودم. چندی قبل وقتی وارد یک منطقه جنگی و از […]