• امروز : شنبه, ۸ شهریور , ۱۴۰۴
تا سیب نرسه از درخت نمیافته...

همین کارت باعث میشه شهادتت عقب بیوفته….

  • کد خبر : 5752
همین کارت باعث میشه شهادتت عقب بیوفته….

اوایل امسال با تعدادی از رفقا من جمله شهید سیدابراهیم (مصطفی صدرزاده) رفته بودیم برا شناسایی قبل از عملیات (تو منطقه ی درعا) حین برگشت، با توجه به فصل بهار و کشتزارهای گسترده ی تو منطقه، حاشیه ی راه بوته های بلندی که انتهای ساقه هاشون، خارهای توپی شکل (اندازه ی یه گردوی بزرگ) رشد […]

اوایل امسال با تعدادی از رفقا من جمله شهید سیدابراهیم (مصطفی صدرزاده) رفته بودیم برا شناسایی قبل از عملیات (تو منطقه ی درعا)
حین برگشت، با توجه به فصل بهار و کشتزارهای گسترده ی تو منطقه، حاشیه ی راه بوته های بلندی که انتهای ساقه هاشون، خارهای توپی شکل (اندازه ی یه گردوی بزرگ) رشد کرده بود… و من رو وسوسه میکرد که با پوتین بزنم زیرشون…
بالاخره شروع کردم و اولیش رو با پوتینم هدف گرفتم و با دورخیزی، محکم زدم زیرش….که بعد از کنده شدن به هوا پرتاب شد….با خودم گفتم عجب کیفی داد…
بعدش شروع کردم…دومی و سومی….
تا اینکه سیدابراهیم صدام کرد…ابووووعلی…
گفتم جانم…
با همون لحن شیرین و قشنگش گفت: قربونت بشم….آخه اینا هم موجود زنده ان و همین کارت باعث میشه شهادتت عقب بیافته….
بعد از این حرفش کلی تو فکر رفتم و گفتم بابا این سید تا کجاهاشو میبینه….و نفهمیدم کی رسیدیم به مقر…
و فهمیدم که تا سیب نرسه از درخت نمیافته…. بله من و امثال من هنوز کال هستیم و لایق نشدیم….شهدا گاهی نگاهی….
دعاکنید لایق بشیم…

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=5752
  • نویسنده : شهید مدافع حرم مرتضی عطایی
  • منبع : کانال شهید عطایی

خاطرات مشابه

05شهریور
نحوه شهادت شهید مصطفی صدر زاده به روایت شهید مرتضی عطایی
روایت روز تاسوعا؛ شهادت سید ابراهیم در عملیات آزادسازی قراسی

نحوه شهادت شهید مصطفی صدر زاده به روایت شهید مرتضی عطایی

03دی
فقط برو به مجید بگو که حواسم بهت هست
یک بار که با مشکلی شخصی و بزرگ دست‌وپنجه نرم می‌کردم

فقط برو به مجید بگو که حواسم بهت هست

20مهر
مصطفی با بخیه‌های کشیده نشده و در حال خونریزی می‌جنگید
او نمونه والا و الگویی کامل از یک فرمانده میدانی بود

مصطفی با بخیه‌های کشیده نشده و در حال خونریزی می‌جنگید

ثبت دیدگاه