من هیچ وقت مانع گریه مادر شهید و پدر شهید نه تنها نمی شوم بلکه توصیه دارم. در روستای خودم مادر شهیدی خیلی زیبا مویه می کند. با آن عبارت زیبا رودم رودم رودم من با این جان می گرفتم. اعتقاد دارم باید این صدا تا وقتی او حیات دارد در گوش ما باشد این اشک و این غصه برای ما قیمت دارد، سرمایه است. ما باید داخل خانه های مان، داخل محیط کارمان یک عکس شهید داشته باشیم. من معتقد هستم هر ایرانی باید در خانه خود یک عکس شهید داشته باشد.
ما نباید راه نور را ببندیم. ما نباید پرده ها را بکشیم. باید باز کنیم. این نور بتابد به داخل خانههای های ما. این حس تعلق به شهید نباید در یک مجموعه مختصر و مشخصی به عنوان خانواده شهید بماند. هر ایرانی باید در خانه خودش یک عکس شهید داشته باشد. چرا شهدای ما مثل امامزاده ها هستند؟ اینها مثل یک شیء نورانی اند که وصل به منبع نور هستند. مثل یک مدار مغناطیسی که به یک مدار عظیم تر از خودش وصل شده است. شهدای ما معصوم نیستند اما اتصال کامل و انتصاب کامل به معصوم دارند. مرکز توسلند. مرکز توجه اند.
اگر سوال کنی از این جمع که قبر پدر بزرگ شما کجاست بخش اعظم شان نمی دانند یا در طول سال سر قبرش نمی روند. نه زائری و نه ذاکری اما شهدا می دانند. چرا پدر تلاش میکند نزدیک قبر پسر شهیدش دفنش کنند؟ زیرا پدر میخواهد به پسر تقرب پیدا کند. پسر به نقطه ای رسیده که پدر که تربیت کننده او و آورنده او بود، به او تقرب پیدا میکند. بنیاد شهید وقتی بخواهد به پدر و مادر شهدا امتیاز دهد، اجازه می دهد نزدیک قبور شهدا دفنشان کنند. این مقام شهید خیلی مهم است. شما هر که باشی، سرلشکر یا فرمانده؛ تا شهید نشوی آنجا جایت نمی دهند.
قسمتی از سخنرانی شهید حاج قاسم سلیمانی