در عملیات خیبر شهید حاج عبدالله (فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء علیه السلام و شهید سید محمد زینال حسینی و آقای عبدالله سمنانی و آقای سید ناصر شیمیایی شده بودند و اولین بار بود . افراد خیلی حالت وحشتناکی داشتند از شیمیایی زیرا نمی دانستند آلودگیش چطور است. اطلاعاتی در موردش نداشتند که واگیر دارد یا ندارد. منطقه ای بود به نان جفیر که قرارگاه خاتم آنجا اورژانس صحرایی خیلی بزرگی زده بودند برای افرادی که مجروح می شدند و یک حمام صحرایی هم زده بودند برای افرادی که شیمیایی می شدند. حمام به این صورت بود که لباس های آنها را درمی آوردند و در کوره می سوزاندند . از آنطرف که از کانکس بیرون می آمدند لباس بیمارستان تنشان بود. سوار ماشین بیمارستان می کردند حالا چه اتوبوس بود و چه آمبولانس بود. این چند نفر به حدی مصدومیتشان شدید بود که اسهال خونی گرفته بودند. هر چه که ما می گفتیم به دکتر برویم زیر بار نمی رفتند. به بهانه ی اینکه در حمام این کار را انجام می دهد آنها را به آنجا کشاندیم . منتهی حمام به این صورت بود که وسایل مهم شان را برداشتند و میسوزاندند و لباس بیمارستان میدادند و راهی بیمارستانشان میکردند . خلاصه من جیب هایشان را خالی کردم و لباس هایشان را انداختم در کوره . بعد از حمام هر چه که حاج عبدالله صدا زد و گفت برادر قاسمی به من لباس بده ؛ گفتم اصلا از این خبرها نیست باید بری بیمارستان. به این بهانه به اجبار دو هفته بردنشان به نقاهت گاه تختی در اهواز و برای درمان نگه شان داشتند.