خدا رحمت کند شهید علیرضا عاصمی را. ایشان مسئول تخریب لشکر شش ویژه پاسداران بودند.
همانطور که در میان شهدای جنگهای ۱۲ روزه با اسرائیل، مغز متفکر ما، سردار رشید بود. از لحاظ نظامی، شهید رشید یک سر و گردن بالاتر از بقیه بود. اما از لحاظ تخریب، شاید در کل یگانهای سپاه، شهید عاصمی مغز متفکری بود.
یکبار هواپیمای عراق آمده بود و هوانیروز کرمانشاه را بمباران کرده بود. دو یا سه بمب انداخته بود که ۸ تا ۱۰ متر در زمین رفته بود و منفجر نشده بود. ارتش اصرار داشت که مردم را تخلیه کنند و بمب را منفجر کنند. اما شهید عاصمی با دو نفر دیگر گفتند: «نه، چرا مردم را بترسانیم؟ ما آن را خنثی میکنیم.»
یک بیل مکانیکی آوردند و آرامآرام شروع به کندن کردند. بعداً با دوربین دیدیم که با دهانه بیل مکانیکی پایین رفته بود و شروع به خنثی کردن بمب کرده بود.
ناگهان صدایی شنیده شد و بمب منفجر شد. شهید عاصمی و دو نفر دیگر در همان جایی که اکنون یادمانی برایشان ساختهاند و هم حسینیه و هم مسجد شهید عاصمی است، جان خود را از دست دادند و بدنشان تکهتکه شد. همه اینها را کردند تا مردم نترسند.