• امروز : پنجشنبه, ۱۳ دی , ۱۴۰۳
صورت زیبا و نورانی شهید همت

فرمانده سپاه قدر ، رزمنده ی مجروح را به دوش گرفت و به عرش برد

  • کد خبر : 1947
فرمانده سپاه قدر ، رزمنده ی مجروح را به دوش گرفت و به عرش برد

یک خاطره از شهید همت بگویم.تا یه کم به دلتان بچسبد. وقتی ما از هم جدا شدیم شهید حمید رضا حسینیان و بعد خواهر زاده عزیز من .  به لشکر محمد رسول اله در دو کوهه رفت . گردان عمار قبل از عملیات والفجر 1 که پای من تیر و ترکش خورد  دستم عصا و […]

یک خاطره از شهید همت بگویم.تا یه کم به دلتان بچسبد. وقتی ما از هم جدا شدیم شهید حمید رضا حسینیان و بعد خواهر زاده عزیز من .  به لشکر محمد رسول اله در دو کوهه رفت . گردان عمار قبل از عملیات والفجر 1 که پای من تیر و ترکش خورد  دستم عصا و گچ بود با پدرم رفتم پایین و پدرم داشت برای خرمشهر وسایل و ابزار مکانیکی خریده بود برای پنچر گیری و  می برد ایستگاه صلواتی مکانیکی اضافه کند . من هم با آنها رفتم دو کوهه و گفتم من پیاده می شوم و بعد خودم می آیم. پیاده شدم و رفتم خواهر زاده ام را ببینم چون یک سال اختلاف سن داشتیم و با هم بزرگ شده بودیم و خیلی هم به هم وابسته بودیم. دیدن ایشان رفتم شب خوابیدم و صبح با بچه ها بیدا شدم بروم میدان صبح گاه  با عصای زیر بغلم یک لحظه احساس کردم روی زمین نیستم  و دیدم یکی من را بلند کرده و روی شانه گذاشته و می دود وقتی پایین را نگاه کردم صورت زیبا و نورانی شهید همت را دیدم و فرمانده سپاه قدر و چند تا لشکر یک بچه بسیجی مجروح را که می رفت سمت میدان صبح گاه برد و من را با این حرکت به عرش رساند. فرماندهان ما اینطوری بودند. که دل ما را بردند و ما توان ستیم بجنگیم. محمود گلزاری هم یکی از این ها بود. یکی از این فرشته هایی که هر مسئولیتی به ایشان می دادند تمام زندگیش را برای آن مسئولیت می گذاشت. بارز ترین شخصیت ایشان مسئدولیت پذیری دینی و ولایی بودنش بود. اسم امام که می آمد جانش به پرواز در می آمد. و لذت و عزت را در کلامش می دیدیم. رفتارش مثل آن روزی بود که پدرم برای استقبال امام ته چین مرغ برد و امام گفت امروز همه سیب زمینی می خورند و من ته چین مرغ نمی خورم. 1000 نفر آن روز در مسجد علوی بودند که نان و سیب زمینی می خوردند و امام هم نان و سیب زمینی می خورد. مادرم ته چین مرغ درست کرد قنادی فر داشت و پدرم هم آشپزی خوبی داشت . محمود گلزاری هم ته مانده غذای بچه ها را می خورد. به عنوان فرمانده نمی نشست سر سفره و نمی گفت به آشپز که این را برای من کنار بگذار. فرماندهان ما خیلی خوب و خاکی بودند . کفش ها را واکس می زدند. لباس می شستند . بزرگ و با عزت بودند و برای ما هر کاری می کردند. به بعضی از جوان ها هم رسیده و ما خوش حالیم که نسل امروز ما به مراتب بهتر از آن دوران است. این را من بدون تعارف می گویم.

روزی که شهید عباس حسنی در میدان مین دوید

 

 

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=1947
  • نویسنده : حاج محمد انجم آبادی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

02دی
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج جعفر جهروتی زاده
آغاز فعالیت‌های انقلابی من...

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج جعفر جهروتی زاده

06خرداد
این سه نفر آخرین امید صدام را نا امید کردند …
23مرداد
وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند
خاطره ای که شهید حاج عبدالله نوریان تعریف میکرد

وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند

ثبت دیدگاه

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!


Fatal error: Uncaught TypeError: strtoupper() expects parameter 1 to be string, null given in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php:145 Stack trace: #0 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(145): strtoupper(NULL) #1 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(107): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hash_to_element(Object(DOMElement), 2, '<!DOCTYPE html>...') #2 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Controller.php(155): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hashes('<!DOCTYPE html>...') #3 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-conte in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php on line 145