• امروز : شنبه, ۱ دی , ۱۴۰۳
عملیات لو رفته بود و ناتمام ماند

عملیات والفجر یک به روایت حاج علی بهجانی ممقانی

  • کد خبر : 4091
عملیات والفجر یک به روایت حاج علی بهجانی ممقانی

در عملیات والفجر یک ، ما مأمور شدیم به واحد مهندسی رزمی برویم . عراق به قدری آتش میریخت که امکان انجام ماموریت وجود نداشت . یک لودر بزرگ آنجا بود که بیلش را بلند کرد و ما رفتیم زیر بیلش تا از گزند ترکش مصون بمانیم . صبح شده بود و ماموریت ما انجام […]

در عملیات والفجر یک ، ما مأمور شدیم به واحد مهندسی رزمی برویم . عراق به قدری آتش میریخت که امکان انجام ماموریت وجود نداشت . یک لودر بزرگ آنجا بود که بیلش را بلند کرد و ما رفتیم زیر بیلش تا از گزند ترکش مصون بمانیم . صبح شده بود و ماموریت ما انجام نشد . از طرفی هم شهید حاج عبدالله نوریان به ما گفته بود که اگر صبح شد و کار انجام نشد ، برگردید و در گردان نمانید . اگر بخواهید بمانید و عملیات بشود شهید می شوید . اگر رزمنده گردان پیاده شهید بشود ، رزمنده ی دیگری می تواند کارش را انجام بدهد اما اگر تخریبچی در حین عملیات شهید بشود ، کار عقب می ماند .
خلاصه آمدیم و شب بعد یا دو شب بعد ، فرمانده گردان که یک رزمنده اصفهانی بود و بعدا شهید شد ، گفت حدود 50-60 تا تانک شناسایی کردیم و یک گروه تخریبچی می خواهیم .
یک گروه آر پی جی زن هم برداشته بودند که بروند این ها را شکار کنند و برگردند . یادم هست که میگفت وقتی رفتید آنجا ، اسیر نگیرید . تانک ها را که زدید بر گردید و بیایید .
ما نباید آنجا کاری میکردیم ، فقط به خاطر این رفتیم که تانک ها را بزنیم تا نتوانند پاتک کنند چون عراق پاتک های سنگینی می کرد . خلاصه و ماموریت را انجام دادیم . بالاخره صبح شد و ما هنوز در کانال ها بودیم .
شهید شاه حسینی بزرگ که در طرح عملیات بود و خیلی هیکلی بود ، آنجا به عنوان مسئول محور بود . مسیر را می شناخت چون قبل از عملیات برای شناسایی جلو آمده بود .
ما در کانال بودیم و منتظر بودیم که بگویند بلند بشوید و جلو بروید . یکی از برادران که اسمش را فراموش کردم اما یادم هست کارمند آموزش و پرورش بود و گاهی هم سیگار می کشید ، با یک شلوار سبز رنگ شش جیب آنجا بود . صبح که شد به ایشان گفتم حاج عبدالله گفته است به عقب برگردید . گفت نه ، جلو می رویم .
ما هم قبول کردیم ولی به محض این که آمدیم برویم ، دیدیم گویا کماندوهای عراقی از بالای کانال ها و از پشت سر ما دارند می آیند . ایشان تا فهمید چه اتفاقی افتاده ، گفت بکشید عقب . ما هم بلند شدیم که بیاییم اما در منطقه ای که اسمش پیچ انگیزه بود به پاتک عراقی ها خوردیم . سوار یک تویوتا شده بودیم و می خواستیم عقب بیاییم . ما پشت تویوتا خوابیده بودیم که عراقی ها هم شروع کرده بودند به تیر زدن .پشت سر هم تیر می زدند و از بالای تویوتا رد می شد ولی ما مجروح نشدیم .
خلاصه عقب آمدیم و رسیدیم به سنگر خودمان
. عملیات را نتوانستیم انجام بدهیم چون احتمالا لو رفته بود . آنجا هم دیدیم که باز هم نیروهایشان دارند می آیند ، دستور رسید و گفتند سریع عقب بکشید و عقب نشینی کردیم .

عملیات بیت المقدس دو به روایت حاج احمد حسین خانی
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=4091
  • نویسنده : حاج علی بهجانی ممقانی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01دی
عشق بی‌پایان به زیارت عاشورا
چرا باید همیشه من زیارت عاشورا بخوانم؟

عشق بی‌پایان به زیارت عاشورا

01دی
نحوه شهادت حاج ناصر اربابیان به روایت حاج ابراهیم قاسمی
شنیده بود عراق از سمت فکه نیز پیشروی کرده و نگران بچه‌های الوارثین شده بود

نحوه شهادت حاج ناصر اربابیان به روایت حاج ابراهیم قاسمی

01دی
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج محمدتقی صمدزاده
تنها تصویری که از روزهای نخست آشنایی با گردان دارم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج محمدتقی صمدزاده

ثبت دیدگاه

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!


Fatal error: Uncaught TypeError: strtoupper() expects parameter 1 to be string, null given in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php:145 Stack trace: #0 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(145): strtoupper(NULL) #1 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(107): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hash_to_element(Object(DOMElement), 2, '<!DOCTYPE html>...') #2 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Controller.php(155): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hashes('<!DOCTYPE html>...') #3 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-conte in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php on line 145