مدتیست شاهد تاسیس رسانه های فارسی زبانی هستیم که با قالب ایراندوستی، اقدام به اجرای جنگ روانی دشمنان ایران بر علیه ایرانیان میکنند. ظاهر امر به گونهای است که گویی این رسانهها برای اطلاعرسانی مستقل و شفاف فعالیت میکنند. اما بررسی دقیق منابع مالی و خطمشی محتوایی آنها نشان میدهد واقعیت چیز دیگری است. بسیاری از این رسانهها مستقیماً یا غیرمستقیم از بودجههای دولتی کشورهایی تغذیه میشوند که دشمنی آشکار با ایران دارند. با زیر نظر گرفتن مهندسی ارائه ی محتوا در این رسانه ها روشن میشود اهداف این رسانه ها عبارت است از: بیثباتسازی کشور، القای حس خودتحقیری به مردم، دعوت به اغتشاش در کشور، تقویت تجزیه طلبان، القای حس بی اعتمادی بین مردم و نمایش چهره ای متمدن از غرب.
اگرچه مردم ما میدانند که فارسی صحبت کردن، لزوما به معنای همدلی با مردم ایران نیست، اما این رسانهها از زبان فارسی به عنوان ابزار نفوذ استفاده میکنند. ابزاری برای تأثیرگذاری روانی، القای ناامیدی و شکلدهی روایتهای مطلوب دشمن. محتوای تولیدی آنها اغلب به گونهای طراحی شده که اعتماد عمومی به نهادها و ساختارهای داخلی کاهش پیدا کند، جامعه را نسبت به آینده و هویت ملی بدبین سازد و اختلافات اجتماعی را بزرگنمایی کند.
این رسانهها بخشی از یک پروژه گستردهتر هستند: پروژهای که هدف آن تضعیف انسجام ملی، کاهش مقاومت مردم و عقب راندن ایران از مواضع مستقل در عرصههای داخلی و بینالمللی است. آنها با استفاده از ابزارهایی چون گزارشهای گزینشی، روایتهای یکجانبه و ایجاد فضای روانی منفی، تلاش میکنند تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند و جامعه را از مسیر واقعیتها دور کنند.
یکی از مهمترین ویژگیهای این رسانهها، توجیه خود با شعار «آزادی بیان» است. در حالی که آزادی بیان باید مبتنی بر صداقت، شفافیت و مسئولیتپذیری باشد، این رسانهها با بهانه آزادی، اخبار تحریفشده و تحلیلهای وارونه منتشر میکنند تا ذهن مخاطب را وادار کنند طوری بیاندیشد که دشمنان ایران میپسندند. اگرچه در ظاهر زبان فارسی به کار میبرند و ظاهرا به مسائل داخلی کشور میپردازند، ولی نباید فراموش کرد که این رسانهها ابزاری در دست دولت هایی هستند که سابقه دخالت ، غارت و تلاش برای استعمار ایران را دارند.
مخاطب آگاه باید بداند که صدای این رسانهها صدای دوست نیست. رسانه ی فارسیزبانی که از بودجه دشمن تغذیه میشود، تنها بخشی از یک پروژه گسترده روانی و اطلاعاتی است که هدفش کاهش قدرت ملی، تشویش اذهان عمومی و تضعیف اتحاد داخلی است. شناخت این واقعیت، نخستین گام برای مواجهه هوشمندانه با جنگ روایتها و حفظ انسجام ملی است.
به عبارت دیگر، نه زبان فارسی و نه ظاهر دلسوزانه این رسانهها، تضمینکننده نیت خوب آنها نیست. تنها راه مقابله با تأثیرگذاری آنها، تحلیل دقیق منابع، شناسایی اهداف و تقویت سواد رسانهای جامعه است تا افکار عمومی در دام روایتهای جهتدار و پروژههای دشمن گرفتار نشود.




























































