اكنون متوجه شدهام آمريكاييها ناسپاس و نامرد هستند
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
تلنگری که برای همه ما از آب گوارا، حیاتی تره
ای که گفتی درد دردمندان مداوا می کنی
نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته
خاطره ای از حاج قاسم اصغری که مرحوم یشلاقی تعریف میکرد
نهی از منکر به شیوه ی شهید مصطفی صدرزاده
بچه های رزمنده به تعبیر و روایت حاج مسعود میسوری
تا آن جا که در خاطرم هست ، قرار بود در سال شصت و سه عملیاتی شکل بگیرد که ما از زمان دقیق و مکان آن خبر نداشتیم ولی فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیده بودند که برای انجام این عملیات باید یک قرارگاهی تشکیل بشود . این قرارگاه را تشکیل دادند و نام آن […]
یاد رفقای شهیدمان بخیر . چه عاشقانه، چه عارفانه ، چه صادقانه، چه مخلصانه رفتند یاران تخریب. آنان که در طریق حق جان شیرین خود را، به عشق اسلام، به عشق ولایت، به عشق ملت و به عشق این وطن نثار رکردند. تا اسلام عزیز سرافراز و ایران عزیز سربلند باقی بماند. شهدا دوستتان داریم. […]
پیام پوررازقی در مهران شهید شد . قبل از شهادتش ، زمانی که در موقعیت الوارثین بودیم ، یک شب در زمان خواب که ساعت یازده شب بود ، به تپه ای که کمی بالاتر از چادرمان بود رفتیم و پیام شروع کرد به درد دل کردن . به من گفت : کار دارد تمام […]
خاطراتی که از پیام دارم در واقع بیشتر چون مشغول عبادت و نماز بودند در آن حالت دیده ام. یکی از خاطراتی که از ایشان دارم وقتی وارد تخریب سید الشهدا شدیم بچه ها برای شهادت حاج عبداله نوریان رفته بودند. چند شبی ما جمع 4 الی 5 نفری خودمان بودیم تا اینکه بچه ها […]