لاستیک هایی که مسلح شده بود
فرماندهان ما در میدان جنگ تربیت شدند
خاطراتی که پدر شهید سیامک معمارزاده برای ما تعریف کرد
از کتاب شما به عنوان پناهگاه استفاده خواهم کرد
یک دفعه داد میزدم مهین مهیــــــن
خداوند خیلی به ایشان کمک می کرد
شهید مجلس، آقا سید مهدی تقوی
میگفتن کاوه کوموله بوده ، حرفش میشه پولاشونو برمیداره میاره سپاه
پدرم هر وقت می خواست از حاج عبدالله نوریان صحبت کند با گریه شروع می کرد. می گفت : همان 45 روزی که خدا به من عمر داد که تخریب باشم، یک طرف و کل زندگیم یک طرف دیگر. در آن ئجا من واقعاً با حاج عبدالله و اخلاقش صفا کردم و لذت بردم. ما […]