بواسطه ی رفاقت با شهید توحید ملازمی به گردان تخریب لشگر ده رفتیم
دوستانم به شوخی و محبت، مرا مرشد نامیدند
مطالبه حاج عبدالله ازما این بود که میگفت باید در جنگ تاثیر گذار باشید
عملیات عاشورای سه به روایت حاج حسن نسیمی
این ها همان موشک هاییست که تا بانک رافدین عراق رفته
طلبه رزمی تبلیغی و بسیار شجاع ، شهید سعید نخبه زعیم
علی عاصمی یک عارف و استاد اخلاق بود
سرهنگ پاسدار شهیدی که مانند سرباز ها کار میکرد
پدرم هر وقت می خواست از حاج عبدالله نوریان صحبت کند با گریه شروع می کرد. می گفت : همان 45 روزی که خدا به من عمر داد که تخریب باشم، یک طرف و کل زندگیم یک طرف دیگر. در آن ئجا من واقعاً با حاج عبدالله و اخلاقش صفا کردم و لذت بردم. ما […]