پیراهنی که هنگام شهادت ، بر تن شهید حاج رسول بود مسئول چایی ، شهید اصغر رحیمی علامه امینی حکومت را از آن ولی فقیه میدانست يهوديان ما را به خروج شما مژده دادند و از صفات و شمايل شما براى ما گفتند سومین گردهمایی رزمندگان گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام عملیات والفجر هشت به روایت حاج مسعود میسوری (قسمت دوم) خاطراتی که پدر شهید سیامک معمارزاده برای ما تعریف کرد وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند
ما در بیمارستان امام رضا در مشهد بودیم . ما سیزدهم و چهاردهم فروردین مجروح شدیم در سال 1368 که شیمیایی شدم . دو ماه در بیمارستان بودم تا تاول هایم خوب شد. یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که بدنم دوباره تاول زده است اما به صورت ریزتر و جرئی بودند […]