• امروز : دوشنبه, ۲۸ مهر , ۱۴۰۴

شهید سید داوود علوی

اگر عکس فرزندم مانع شهادت من شود آن را پاره می‌کنم و در آب می‌اندازم
این‌گونه از همه تعلقات دنیوی رها شده بود

اگر عکس فرزندم مانع شهادت من شود آن را پاره می‌کنم و در آب می‌اندازم

از دیگر شهدای گردان می‌توان به طلبه شهید رضا سلیمانی و شهید رحیم خطیب اشاره کرد. این دو، بچه‌های محله طالقانی تبریز بودند و بسیار شوخ‌طبع. با این حال، در اعمالشان بسیار متعبد بودند. مطابق روایاتی که داریم، آن‌ها هم در ابتدای غذا و هم در انتهای آن، نمک می‌خوردند تا غذا راحت‌تر هضم شود. […]

سید داوود! تو که در موقع دعا نمی‌خوابیدی، چرا اکنون خوابیده‌ای؟
مادر، هر وقت تو را در خواب می‌دیدم، با حضرت زهرا می‌دیدم

سید داوود! تو که در موقع دعا نمی‌خوابیدی، چرا اکنون خوابیده‌ای؟

سید داوود علوی، ابتدا فرمانده گروهان و سپس جانشین گردان تخریب شد. ما در پادگان دزفول بودیم. روز سه‌شنبه، بعد از ظهر بود که سید داوود از خط مقدم بازگشته بود. نزدیک وقت مغرب بود. سلام و احوال‌پرسی کردیم و آماده نماز مغرب و عشاء شدیم. یکی از همرزمانش به نام آقای مجتبی اسماعیلی که […]

مژده شهادت به شهید سید حجت علوی از حضرت صدیقه طاهره
گفت: من حضرت زهرا را دیدم

مژده شهادت به شهید سید حجت علوی از حضرت صدیقه طاهره

یکی دیگر از شهدای برجسته ی گردان تخریب لشگر 31 عاشورا، برادران علوی بودند. شهیدان سید داوود و سید حجت. این دو برادر، از اهل عرفان و اولیای خدا بودند. هر دو حضرت زهرا (س) را نه در خواب، بلکه در حالت بیداری دیده بودند. یکی از برادران و همرزنمان ما که امروز زنده است، […]