نحوه برخورد حاج عبدالله ، وقتی از دستور سرپیچی کردم
مصاحبه با رهبر معظم انقلاب درباره فدائیان اسلام
حاج ناصر اسماعیل یزدی
چند بیت شعر را که خودم سرودم هم تقدیم میکنم
حالا این بستنی که با من خوردی تا آخر عمرت بیادت میماند
آنها کودتاچی و قلدرهایی بودند که تصادفاً شیعه بودند
فرماندهان ما در میدان جنگ تربیت شدند
راوی و رزمنده گردان تخریب حاج اسماعیل گوهری
یکی از جلوه های قشنگی که در جنگ و جبهه وجود داشت جلوه ی بچه هایی بودکه روحیه ی خدمت گذاری بیشتری نسبت به بقیه داشتند. با ذوق و شوق و علاقه ، عاشقانه به مجموعه ی بچه ها خدمت می کردند و انگار خادم بچه ها هستند . این بچه ها مسئولیت هایی مثل […]
در مقرّ الوارثین چند تا دسته بودیم که هر دسته به نام چادرها معروف بود . ما برای خودمان برنامه ریزی کردیم که بیکار نباشیم یکی مسئول جارو و یکی مسئول شستن ظرف ها و یکی مسئول غذا شد . بعد از تقسیم کار ها یک نفر اضافه آوردیم که آن هم آقای جعفرصادق نصرتخواه […]
در عملیات کربلای 8 ، حاج مجید مطیعیان سومین و آخرین فرمانده گردان تخریب گفته بود به آقای معصومی بگویید که طبق لیست ، یک سری افراد را با ماشین به خط مقدم بیاورد . عملیات شروع شده بود و بزن بزن شدیدی بود ، ادامه عملیات کربلای 5 بود. عراق می دانست که می […]