کارگاه انسان سازی شهید حاج عبدالله نوریان
چه شد اروپاییها ناگهان یاد فلسطینیها افتادند؟
فرمانده تخریب لشگر ۴۳ امام علی(ع)، شهید علی ابدی
در خواب به شهید فیروزبخت مژده شهادت داده بودند
کاش وصیت شهدا که قاب اتاق های ما را اشغال کرده, دلمونو اشغال می کرد
معبر حاج قاسم اصغری در عملیات عاشورای سه به روایت حاج حسن نسیمی
ناگهان مصطفی یاغی شد و گفت من باید جلو بروم
تحلیلی از شخصیت شهید عبدالعلی روشنی
در اواخر جنگ، عراق توانسته بود بخشی از مناطق اشغالی از جمله شلمچه را بازپس بگیرد. دشمن، برای کسب امتیاز در قبال پذیرش قطعنامه توسط ایران، فشار زیادی وارد کرده بود. ما در منطقهای نزدیک به نهر خیّن مستقر بودیم. جایی که فاصله ما با نیروهای عراقی، حداکثر ۱۰۰ متر بود. جاده اهواز–خرمشهر (که امروزه […]
در پاسگاه زید، ما خط پدافندی داشتیم. من بههمراه شهید حمیدرضا محمدی، برای بازدید و شناسایی منطقه رفته بودیم. قرار بود مانعی جلوی خط پدافندی ایجاد کنیم تا امکاناتی را به آنجا منتقل کنیم. در آن شب، شهید محمدی مسموم شد یعنی مریض شد و مجبور شدیم مأموریت را به تعویق بیندازیم. من همراهش به […]
بسمالله الرحمن الرحیم بنده عباس عرب، متولد سال ۱۳۴۳ در شهرستان محلات، هستم. در سال ۱۳۶۱، بهعنوان تخریبچی وارد خدمت شدم و آموزشهای تخصصی تخریب را در لشکر دیدم. تا پایان سال ۱۳۶۲، در رده تخریب ساده فعالیت داشتم. سپس، بهعنوان مربی تخریب در واحد آموزش مشغول شدم. در سال ۱۳۶۴، دوباره به گردان تخریب […]