بو و مزه ای که فقط خانواده شهدا حس میکنند …
هیچ کس باورش نمی شد اما من میدانم
این ها همان موشک هاییست که تا بانک رافدین عراق رفته
در پیاده روی نباید دستتان در جیبتان باشد
چند روز پس از پذیرفته شدن قطعنامه 598
راهکار مواجهه با مشکلات زندگی به روایت امام سید علی خامنه ای
مشروطهای که از غرب و شرق برسد قبول نداریم
وقتی تویوتای حاج احمد چپ کرد
بعد از عملیات سیدالشهداء علیه السلام در فکه، آقا سید محمد زینال حسینی به من و عدهای دیگر از رفقا، ماموریتی داد و ما به جبههی پاوه رفتیم. ظاهرا آن جا تعرضی از سوی دشمن در جبههی پاوه و ارتفاعات ملخ خور انجام شدهبود، که ما هم به آن جا رفتیم. بنده در عملیات کربلای […]
به محض اینکه شهدای عملیات انتقال پیدا کردند، یک سری اتفاقات دیگر رخ داد، من یادم هست که وقتی در این محور به گردانهای حضرت علی اصغر علیه السلام و المهدی علیه السلام رسیدم، دیدم که یکی از همین بچه های ارتش ساعت شهید حسنیان را از روی مچش باز میکرد. یادم نمیرود، یک ساعتی […]
شهید پیام پوررازقی در عملیات کربلای یک شهید شد . سن ما تقریبا یکی بود البته تقریبا همه گردان به همین صورت بود و همه متولیدن دهه ی چهل بودند با دو سه سال جلوتر یا عقب تر . تقریبا همه با همدیگر هم سن و سال بودیم اما من با شهید پور رازقی متولد […]
من قبل از عملیات کربلای یک به منطقه آمدم و به گردان رفتم . چند روزی گذشت و گفتند بچه ها سوار شوید تا به عملیات برویم . ما در حالی که نمی دانستیم کجا می رویم سوار شدیم ، وقتی سوار مینی بوس شدیم من تب کردم و حالم بد شد و در ماشین […]
سال شصت و پنج بود که ما به موقعیت قلاجه در منطقه مهران اعزام شده بودیم . شهید سید محمد زینال حسینی (فرمانده گردان) به من قول داده بود که اجازه دهد ما هم در عملیات بعدی شرکت کنیم اما نمی خواست به قولش عمل کند. به سید محمد گفتم : عملیات نزدیک است . […]