• امروز : جمعه, ۲ خرداد , ۱۴۰۴

منطقه فکه

شبی که آقا سید محمد متوجه شد پیکر برادرش جامانده
روزهای پس از عملیات سیدالشهداء به روایت حاج حسن نسیمی

شبی که آقا سید محمد متوجه شد پیکر برادرش جامانده

فردای عملیات سیدالشهداء من یادم هست که با یک موتور 250 به محورها رفتم که چگونگی اتفاقاتی که شب قبلش رقم خورده را بررسی کنیم. و دنبال شهدای‌مان باشیم. آن‌موقع در حوزه‌ی تخریب یادم می‌آید که آقا سید محمد، ماموریتی به آقای شهید حاج ناصر اربابیان ابلاغ می‌کند که به دنبال بچه‌ها بروند و پیکرهایشان […]

روز های سخت پذیرش قطعنامه 598
پیشروی های عراق در فکه

روز های سخت پذیرش قطعنامه 598

ما در بیمارستان امام رضا در مشهد بودیم . ما سیزدهم و چهاردهم فروردین مجروح شدیم در سال 1368 که شیمیایی شدم . دو ماه در بیمارستان بودم تا تاول هایم خوب شد. یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که بدنم دوباره تاول زده است اما به صورت ریزتر و جرئی بودند […]

شنیدم بعضی بچه ها جن ظاهر میکنند
خواهش می کنم از این شوخی ها نکن

شنیدم بعضی بچه ها جن ظاهر میکنند

یک مدت با بچه ها شوخی جنّ می کردم و بچه ها را می ترساندم .  و همه می گفتند اصغر معصومی جن ظاهر می کند . البته اینطور نبود اما می گفتند . یک روز رفتیم صبح گاه در قصر شیرین در سراب گرم بودیم. جای خیلی قشنگی است و یک استخر پروش ماهی […]