نامه فرماندار اهواز به امام صادق علیه السلام
چرا آمریکایی ها نتوانستند سقوط پهلوی را پیش بینی کنند؟
چند بیت شعر را که خودم سرودم هم تقدیم میکنم
حاج سید حمید موسوی زاده
روایت جانباز قطع نخاع حاج علی کمیجانی از ماجرای مجروح شدنش
من میروم آن طرف اما نگران اجناس تدارکات هستم
در مشهد بود اما نامه هایش را از جبهه برای ما میفرستاد
ماجرای اعزام شهید سلطان علی معصومی به گردان تخریب
فردای عملیات سیدالشهداء من یادم هست که با یک موتور 250 به محورها رفتم که چگونگی اتفاقاتی که شب قبلش رقم خورده را بررسی کنیم. و دنبال شهدایمان باشیم. آنموقع در حوزهی تخریب یادم میآید که آقا سید محمد، ماموریتی به آقای شهید حاج ناصر اربابیان ابلاغ میکند که به دنبال بچهها بروند و پیکرهایشان […]
ما در بیمارستان امام رضا در مشهد بودیم . ما سیزدهم و چهاردهم فروردین مجروح شدیم در سال 1368 که شیمیایی شدم . دو ماه در بیمارستان بودم تا تاول هایم خوب شد. یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که بدنم دوباره تاول زده است اما به صورت ریزتر و جرئی بودند […]
یک مدت با بچه ها شوخی جنّ می کردم و بچه ها را می ترساندم . و همه می گفتند اصغر معصومی جن ظاهر می کند . البته اینطور نبود اما می گفتند . یک روز رفتیم صبح گاه در قصر شیرین در سراب گرم بودیم. جای خیلی قشنگی است و یک استخر پروش ماهی […]