شيخ صفیالدّين عالم ، عارف، مفسّر و محدث بود
حاج عبدالله نمی گذاشت بچه ها بیکار باشند
عملیات والفجر یک به روایت حاج علی بهجانی ممقانی
زخم زبان های مردم و اقوام را چه طور تحمل کنم؟
راوی و رزمنده گردان تخریب حاج اسماعیل گوهری
مبنای قرآنی شعار جنگ جنگ تا پیروزی
خواستگاری و ازدواج به سبک حاج موسی طیّبی
ما که میگوییم که ما شیعه حضرت امیر (ع) هستیم
فردای عملیات سیدالشهداء من یادم هست که با یک موتور 250 به محورها رفتم که چگونگی اتفاقاتی که شب قبلش رقم خورده را بررسی کنیم. و دنبال شهدایمان باشیم. آنموقع در حوزهی تخریب یادم میآید که آقا سید محمد، ماموریتی به آقای شهید حاج ناصر اربابیان ابلاغ میکند که به دنبال بچهها بروند و پیکرهایشان […]
ما در بیمارستان امام رضا در مشهد بودیم . ما سیزدهم و چهاردهم فروردین مجروح شدیم در سال 1368 که شیمیایی شدم . دو ماه در بیمارستان بودم تا تاول هایم خوب شد. یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که بدنم دوباره تاول زده است اما به صورت ریزتر و جرئی بودند […]
یک مدت با بچه ها شوخی جنّ می کردم و بچه ها را می ترساندم . و همه می گفتند اصغر معصومی جن ظاهر می کند . البته اینطور نبود اما می گفتند . یک روز رفتیم صبح گاه در قصر شیرین در سراب گرم بودیم. جای خیلی قشنگی است و یک استخر پروش ماهی […]