وقتی مین والمر عمل کرد و من مجروح شدم یک نامه آمد خانه ما که بیایید ملاقات شیخ نصرت این چیز ها ممکنه ما رو از مسیر منحرف کنه ! مادری که با دستان خودش، پسر شهیدش را در خاک گذاشت اولین برخورد با شهید سید محمد زینال حسینی حیف است چنین روحانی با اخلاصی را از دست بدهیم مسئول چایی ، شهید اصغر رحیمی ای فرزند آدم آیا کسی جز من توانائی اینکار را دارد
من و شهید مجتبی اکبری نسب ، همزمان با هم به گردان تخریب اعزام شدیم . معمولا بچه هایی که بار اول می روند یک جایی بیشتر با هم دوست میشوند و بیشتر از دیگران همدیگر را میشناسند . من فکر می کنم که شهید اکبری هم مثل من ، سال شصت وشش بار اولشان […]
لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام در منطقه ی سردشت یک خط پدافندی داشت که قبلا خط عراقی ها بود و ظاهرا به تازگی تصرف شده بود . یکی دو تا از گردان های لشگر آن جا مستقر بودند . عراقی ها آن جا یک سری میدان مین داشتند که قبل از شکستن خط شان کاشته […]