چهارده نفر از بچه ها شهید شدند و ما شیمیایی شدیم
کمال صدق و محبت ببین نه نقص گناه
از کتاب شما به عنوان پناهگاه استفاده خواهم کرد
خدا من را سر راه شما قرار داده تا از حرام نجات پیدا کنید
جانباز فتنه تقلب شهید مصطفی صدرزاده
در مشهد بود اما نامه هایش را از جبهه برای ما میفرستاد
نگهداری خط دهلران و نهر عنبر زبیداد
دوازده نفر از مهاجرین و انصار که با ابوبکر مخالفت کردند
بعضی از بچه ها از جمله شهید سید مجتبی زینال حسینی در موقعیت الصابرین در زاغه بودند . شهید غلامرضا زعفری هم مسئولشان بود. ما هم در موقعیت الوارثین بودیم. یک شب من ، شهید حاج عبدالله نوریان را در خواب دیدم . حاج عبدالله به من گفت : برو و به بچه های زاغه […]
در موقعیت چنانه که بودیم ، هیچ امکاناتی نداشتیم ، نه چادر و نه چیز دیگری داشتیم . یک یک شب که سرمای زیادی بود ، ما آتش درست کرده بودیم و اطراف آتش نشسته بودیم . شهید غلامرضا زعفری ، یک موشک آرپی جی در آتش انداخت و در حینی که نشسته بودیم منفجر […]
یکی از اعجوبه های تخریب شهید غلامرضا زعفری بود و عشقش زدن معبر تعجیلی بود. وقتی هم از خاطراتش تعریف میکرد اونقدر خوش سخن بود که نمیفهمیدی زمان چگونه میگذره حین تعریف خاطراتش از حرکات دست وسرش هم استفاده میکرد که این خودش خیلی جذابیت داشت بعد از شهادت شهید حاج قاسم اصغری و رسول […]