سنگری درست کردیم که انگار می خواهیم دویست سال در آن بمانیم آن روز فهمیدم شهید مصطفی مبینی پاسدار است طوری یا حسین گفت که ساختمان لرزید آخرین گفت و گوی شهید ذوالفقار حسن عزالدین با تکفیری ها راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج سید مجید کمالی یک دقیقه مانده تا قیامت ، دیگه هرچی بود تموم شد بیا در خدمت باشیم خوابیدن و بیدار شدن شهید حاج عبدالله نوریان حاجی چند تا کار از من خواست که من نتوانستم انجام دهم
رضا صمدیان، در اوایل حضورش در گردان تخریب بود. اما به دلایلی که دقیقاً نمیدانم، یک کدورت کوچک با مسئولین گردان پیدا کرد و از آنجا رفت. با این حال، از نظر شهید نوریان کاملاً مطمئن بودم که او بیجهت به کسی سخت نمیگرفت یا ناراحتی ایجاد نمیکرد. تا حدی که ایشان را میشناختم، بعید […]