یک دفعه داد میزدم مهین مهیــــــن
خاری که بر دست شهید حمیدرضا دادو نشست
نحوه ی خواندن کتاب جامع المقدمات به روایت شهید حسین مسیبی
روحیه ی شهید صبرعلی کلانتر به روایت حاج مسعود میسوری
گردو هایی که حساب و کتاب داشت و کار به دستمان داد
از فتح هرات توسط ناصرالدین شاه قاجار تا عهدنامه پاریس
مشکل سوریه این است که (همت) و (خرازی) ندارد
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج هومان جعفری
شهید اصغر سیامکی را میتوان از جمله کسانی دانست که به قول سردار شهید حاج قاسم سلیمانی «شهیدی بود که شهید شد». یعنی از همه لحاظ، نمونهای از بچههای گل تخریب بود. وقتی چنین افرادی را میدیدیم و سپس به شهادت میرسیدند، متوجه میشدیم که شهادت علائمی پیش از خود دارد. بچهها به شوخی میگفتند: […]
در عملیات والفجر ۸، بچههای گروه جنگ مین، هر کدام هشت مین ضدتانک و ضد خودرو همراه داشتند: چهار مین در کولهپشتی و چهار مین در دست. وظیفه آنها این بود که پس از عبور از رودخانه اروند، در فاصله یک کیلومتری از محور ورودی، حتماً مینگذاری کنند. بچههای تخریب تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم […]
واحد تخریب در هر لشکر یا تیپی، بچههای خاص خود را داشت. در آن زمان ما میگفتیم: «مظلومترین و مخلصترین بچهها، تخریبچیها هستند.» فرض کنید تخریبچی ها بدون هیچ سلاحی، تنها با یک سیمچین، سیمبر و ابزار اولیه، وارد میدان مین میشود. میان نیروهای خودی و دشمن قرار میگیرد، سرش را پایین میاندازد و زیر […]
تاریخچه گردان تخریب لشکر ۶ پاسداران لشکر ۶ پاسداران یکی از اولین لشکرهایی بود که تحت نظر قرارگاه رمضان به عنوان لشکر جنگهای نامنظم تشکیل شد و مأموریت اصلیاش انجام عملیاتهای برونمرزی بود. شهید والامقام عاصمی، فرمانده تخریب این لشکر، بود. نیروهای اولیه این لشکر در پادگان الغدیر آموزش دیدند و سپس در تنگه کنش، […]
بسمالله الرحمن الرحیم من عبدالله فرازنده، اهل استان چهارمحال و بختیاری، هستم. در سال ۱۳۶۲، با چهارده سال سن که هنوز سیزده سالگیام تمام نشده بود به عنوان بسیجی عازم جبهه شدم. این اعزام از طریق دوستان همشهریام صورت گرفت که در واحد تخریب خدمت میکردند. به همین ترتیب، به تخریب تیپ ۴۴ قمر بنی […]