گفت می خواهم دوره ی آموزشی ببینم و به جبهه بروم
مانوری که معروف شد به عسر بعد از یسر
کم کم متوجه شخصیت متفاوت شهید بادپا و اتفاق های معجزه آسایی که برایش می افتاد شدم
انگیزه و هدف دلواری از مبارزه با انگلیسیها
وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند
به عزیزانی که برای خدا کار و تفکر میکنند افتخار میکنم
امروز در رکوع نماز یک چیزهایی نشانم دادند …
فرماندهی به سبک شهید حاج عبدالله نوریان
ما در بیمارستان امام رضا در مشهد بودیم . ما سیزدهم و چهاردهم فروردین مجروح شدیم در سال 1368 که شیمیایی شدم . دو ماه در بیمارستان بودم تا تاول هایم خوب شد. یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که بدنم دوباره تاول زده است اما به صورت ریزتر و جرئی بودند […]
برای عملیات بیت المقدس چهار به شهر بیاره رفتیم . قبل از اینکه به سنگر برویم در مقر کاری انجام می دادیم حاج احمد بود و چند تا از بچه های دیگر. گذرمان به شهر حلبچه افتاد. دیدیم که جنازه در کوچه و خیابان ریخته است. زن و مرد همه در کوچه مرده بودند. گشتیم […]