عملیات کربلای یک به روایت حاج علی اکبر جعفری
احترامی که شهید داوود ابراهیمی به پدر و مادر میگذاشت
روایتی از فاتح خرمشهر سردار شهید حاج احمد کاظمی
وقتی حاج عبدالله نوریان پایش را در گردان مهندسی گذاشت
بچه هایی که روحیه ی خدمت گذاری بیشتری داشتند
اگر من کنارتان باشم کسی شهید نمیشود …
من دوست دارم تیر به گلویم بخورد و شهید شوم
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج حسن نسیمی
شهید اردستانی گفت: برادر منشادی، حالا که زنده مانده ای، برگرد عقب و خیالت راحت باشد؛ ما پل را میزنیم. خواهشی که از تو دارم این است که بلند شو و برگرد و روایت کن که ما چه کرده ایم»
