می خواد منم یکی لنگه خودش باشم
شهید غلامحسین رضایی ، جوان خوش خنده ، شوخ طبع و با صفا
گروه های ضد انقلاب کردستان به روایت شهید ابراهیم همّت
انفجار جاده و مین گذاری برای جلوگیری از پیشروی دشمن
نمیتوانستم جای خالی حاج عبدالله را تحمل کنم
بچه هایی که روحیه ی خدمت گذاری بیشتری داشتند
روزی که با شهید علیرضا پیکاری قهر کردم
ماموریتی که شهید نوریان بعد از شهادتش به من داد
هر ساله عده ای از طایفه قریش براى تجارت به شام مي رفتند . شهر بصرى در آن زمان يكى از شهرهاى بزرگ شام و از مهم ترين مراكز تجارتى آن عصر بشمار ميرفت . در نزديكى اين شهر ، صومعه و كليسائى وجود داشت و مردى ديرنشين و ترسائى که گوشه گير بود به […]
