فرمانده ای که از فرماندهی فراری بود سرنوشت مردی که یقه ی پیراهن بسیجی اش را برش زده بود چند خاطره از فرماندهی شهید سید محمد زینال حسینی به روایت حاج مسعود میسوری شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده گردان تخریب شد آشنایی و رفاقت با شهید حاج ناصر اربابیان هر کاری می کنم شهید نمی شوم برای عبور از سیم خاردار دشمن باید از سیم خاردار نفس عبور کرد خدا من را سر راه شما قرار داده تا از حرام نجات پیدا کنید
در پنجوین ، جاده ای بود که در دید عراق بود. یک ماشین تانکر آب از شمال به جنوب می آمد و ما هم از جنوب به شمال می رفتیم. همان موقع یک خمپاره وسط جاده زدند. سمت چپ جاده دره بود و سمت راست جاده کوه بود. یک ترکش به سر راننده تانکر خورد […]
شهید حاج عبدالله نوریان در یک بعدازظهر ، بچه ها را به خط کرد و یک لیستی را از جیبش بیرون آورد. ما فهمیدیم که خبری است . حاج عبدالله میخواست ما را به منطقه پنجوین بفرستد برای پاکسازی میدان مین و مین گذاری در منطقه . اسم یک تعدادی را خواند که اسم من […]