اینگونه به گردان رفتم و تخریبچی شدم
دو خاطره از بین عملیات والفجر چهار و خیبر
شاه حسینی جزو معدود نیروهای آزاد لشکر بود
زحمتی که شهید محمدهادی ذوالفقاری برای کوچه های شهر کشید
این سه نفر آخرین امید صدام را نا امید کردند …
سپاه اسلام رزمنده میپذیرد
حاج عبدالله به سادات بودن من خیلی احترام میگذاشت
گاهی غذای شهید مصطفی مبینی را میخوردیم
قبل از من شهید حسنی و شهید خدیور ، شهید خلج و شهید علی سلمانی در گردان مداحی میکردند اما نه اونطوری که توقع بود من بخونم . بیشتر در حد یک سینه زنی و مراسم نوحه صبحگاهی بود . آنها هم حماسی می خوندند و سینه می زدند نه که مداحی غزل مصیبت و […]